♡ عاشقان واقعی ♡ پارت 8

صبح بلند شدم شدم صبحانه خوردم گوشیمو برداشتم عکسای مرینت و نگاه میکردم بعد از 1 ماه بالخره خندیدم خوشحال بودم که پیداش کردم (ساعت 6 ) ساعت 6 شد به فیلیکس  زنگ زدم سری خودشو رسوند حاظر شدم چندتا اصلحه برداشتم رفتم سمت خونه ی مایکل من زود تر رفتم که شک نکنن رفتم از دیوار بالا سریع رفتم چون دیوارش ارتفاع زیادی نداشت رفتم تو درو باز کردم نمیه باز گذاشتم تا پلیسا بیان تو رفتم پشت خونه دیدم یه در هست اونجا قفل بود ولی پنجره ی بالاش باز بود

رفتم تو از پنجره انگار کسی خونه نبود ولی طبقه ی بالا چندتا اتاق بود که چراغاشون روشن بود تک تک درارو باز کردم که دیدم مرینت دم پنجره داره بیرون و نگاه می کنه  از زبان مرینت داشتم به بیرون نگاه می کردم فکرم درگیر بود یه یهو در اتاقم باز شد میدونستم مایکله برای همین گفتم دیگه چی میخوای؟؟؟؟؟ آدرین: تورو مرینت : برگشتم دیدم آدرینه تعجب کرده بودم پریدم بغلش آدرین : مرینت پرید بغلم منم گرفتمش چسبوندمش دیوار و به چشماش زل زدم  یهو بوسیدمش اونم همراهیم کردم

از هم جدا شدیم ازش پرسیدم مایکل کجاست گفت تو اتاقش رفتیم پایین یه اتاق بغل آشپزخونه بود روبه مرینت کردم گفتم برو بیرون گفتم نه آدرین من ولت نمی کنم تو چشماش نگاه کردم و گفتم زود برمی گردم بغض کرده بود گونشو بوسیدم و بردمش بیرون پیش فیلیکس رفتم تو اتاق در و با لگد باز کردم دیدم نشسته رو صندلی داره آهنگ گوش میده رفتم جلو که گفت به به آقا آدرین از این ورا خیلی عصبی بود یقشو گرفتم چسبوندمش به دیوار یه مشت زدم تو صورتشو گفتم بهت هشدار دادم از زندگیمون برو بیرون

خنده ای کرد و گفت بالخره مال خودم می کنش دوباره یه مشت زدم تو صورتش از زبان مایکل : زد تو دماغم داشت خون میومد دستشمو موشت کردم زدم تو دماغش که پلیسا ریختن تو خونه عصبانی شدم گفتم برمی گردم آقا آدرین گفت فک نکنم از زبان مرینت : آدرین اومد از دماغش خون میومد پریدم بغلش یه دستمال برداشتم خون روی صورتشو پاک کردم بعدش رفتیم توی ماشین رسیدیم به یه خونه گفتم قراره اینجا بمونیم گفت آره ولی 2 روز دیگه برمی گردیم درو برام باز کرد دستمو گرفت و به سمت خونه برد رفتیم توی خونه یه تخت دونفره بود سرخ شدم که آدرین دستمو گرفت انداختم رو تخت بغلم کرد خوابید منم چشمامو بستم صبح شد بیدار شدم دیدم ساعت 9 که...

بچه ها ببخشید من تا 10 گذاشتم ولی هی عدم تایید میخوره 😘

ناظر عزیز منتشر کن 🥰