
همونطور که میدونین شما ا/ت هستین و این داستان کاملا تخیلیه و واقعیت نداره ^^
امروز برای اولین آهنگی که میخوام به طور رسمی بخونم به این استدیو اومدم خب درست متوجه شدین من یک آیدلم! و توی کمپانی SM کار میکنم .. واییی همونجایی که بک هست! نه نه ا/ت به این چیزا فکر نکن تو خودت یک سلبریتی هستی! ...نه! نیستم البته که هنوز نیستم...واییی یعنی بکهیون میاد به کنسرتم؟ چه خووووب....نه! اون خودش کار و زندگی داره ... مدیر برنامم : هی تو فکری؟ به چی فکر میکنی؟ چرا هی صورتت خوشحال میشی بعد انگار یکی میزنه تو ذوقت! امروز روز اوله خوشحال باش 😍
مدیر برنامه: رسیدیم ا/ت پیاده شو ... پیاده شدم و رفتیم سمت استدیو که مدیر برنامم جلو تر رفت و دیدم که داره با یکی بحث میکنه! بازم رفتم جلوتر پرسیدم: چی شده؟؟؟ ... ولی انگار هیچکدومشون اصلا به من توجهی نمیکردن! تصمیم گرفتم به حرف هاشون گوش بدم .... * یعنی چی آخه؟ الان نوبت ا/ت هستش چرا نمیرین یک استدیو دیگه؟* * جهت اطلاع شما اینجا در اصل استدیو برای اکسو هستش و الان هم بکهیون اومده که ضبط کنه شما اینجا چی کاره ای؟ * * من چی کارم ؟ من مدیر برنامه ا/ت هستم و شما داره برنامه هامو خراب میکنی* * به من ربطی نداره خودت درستش کن!! *
وای قلبم یعنی بکهیون اینجاست؟ چند بار دیگه مدیر برنامم رو صدا زدم اما اون هیچ توجهی نکرد که تصمیم گرفتم برم یکم این اطرافو نگاه کنم ! و اشتباه نکنید من اصلا نرفتم که بکهیون رو ببینم! نه معلومه که هدفم دیدن بکهیون نبود اون خودش جلو راهم سبز شد ! خب اره الان همیجا جلوی من وایساده
بکهیون: شما؟ ... من: سلام ... بک: سلام شما اینجا چی کار میکنین؟ من: دارم قدم میزنم .. تینو گفتم و قهمیدم که چه اشتباهی کردم ! ... بک: برید توی پارک قدم بزنین چرا اتدیو اصلا کی شما رو راه داد؟ ... یکدفعه صدای مدیربرنامم از اونور اومد: وای ا/ت کجا رفتیییی؟ برگرد ببینم ما برمیگردیم امروز فقط بکهیون ضبط میکنه
من : نه نه یعنی چی بریم؟ مگه نوبت من نیست؟ .... بک : نوبت تو؟ اوه نگو که یک آیدلی ! ...با نگرانی اینکه این از نظر بایسم زیاد خوب نباشه گفتم: مگه بده؟ ... بکهیون سرشو خاروند و روشو کلا اونور کرد و با تردید گفت: نه اصلا..فقط آممم به نظر میومد یک جاسوس باشی که خیلی شبیه مدل هاست ... شمام برق زد : مدل؟ وایییی اینقد خوشگلممممم؟
بک لپمو کشید و گفت: مگه اکسوال هم داریم که خوشگل نباشههههه؟؟؟؟ مدیربرنامم: ها ها ها منم شک کرده بودم که اکسوال باشی!.... هول کردم نه نه نباید بفهمن ! من: ههههه نه بابا اکسوال کجابود ؟؟؟ ... بک اومد جلو تر و دم گوشم گفت : شایعه هایی که نمیازرن اکسوال ها آیدل بشن رو باور نکن ... من: جدییییی؟ خب اگه اینطوریه که من اکسوالمممم 😍🥲 مدیربرنامه اکسو و البته بکهیون اومد: هی پسر بیا بریم کلی کار داریم عه عه عه شما دو تا هنوز اونجایین؟ برگردید از استدیو خارج شین ... من: اما- بکهیون حرفمو قطع کرد و گفت: ایرادی نداره بزارید بمونه ! ... مدیربرنامش: من حتی اسمشو نمیدونم! بعد بمونه ... من : خب من یک آیدلم و اسمم ا/ت هستش ... بک: بزارید بمونه حد اقل میتونه تحربه کسب کنه.... بعد بکهیون رفت داخل و من و بقیه بیرون از اونور شیشه نگاش میکردیم که...
که یکدفعه یکی از همونایی که ضبط میکرد گفت: نمیخوای بس کنی؟ این چه وضع خوندنه؟ اگه همون ت/ا میومد بخونه بهتر بود! ... من: من ت/ا نیستم جهت اطلاعتون من ا/ت هستم لطفا اسم آیدل آینده این کشور رو درست تلفظ کنین 😑 .. اون : خیلی خب بابا! ... بکهیون: متاسفم اما تا نگاه اون اینقد سنگین رومه نمیتونم بخونم .. من: اه منو میگید؟ من فقط دارم با دقت نگاه میکنم که یاد بگیرم ... مدیربرنامم: چیو یاد بگیری؟ از پشت شیشه زل زدن؟ زشته! ... من: نه نه باور کنین قصدم این نبود اصلا..اصلا...اصلا من رفتم ...
رفتم فضای بیرونی استدیو نشستم خب چرا درک نمیکنن ؟ یک اکسوال باید حق همچین چیزی رو داشته باشه نه ؟ اصلا دلم خواست زل زدم 😐 چشمامم میخوام اینطوری کنم 👈@_@ همینطوری با خودم هی سعی میکردم چشم هامو درشت تر کنم که فهمیدم یکی کنار من نشسته!
بکهیون: امیدوارم ناراحت نشده باشی من اونو گفتم چون فقط میخواستم از اون مکان خفه کننده بیام بیرون ... بعد بهم یک قوطی نوشابه داد و ادامه حرفشو ادامه داد : راستی چرا وقتی اومدی بیرون چشمات داشت از حدقه در میومد هوم ؟؟؟ .. من : نه مطمعنی ؟ آخه- حرفم با صدای یکی قطع شد که میگفت : هی ا/تتتتتت ... رومو کردم اونور که ببینم کیه ؟؟ داداشم؟؟؟ اون اینجا چی کار میکرد ؟؟؟
بفرمایین شد من و داداشم و بکهیون در استدیو همین الان یهویی😂 کسی داداش داره؟ خب مرسی که حمایت میکنن و ببخشید اگه یک ذره دیر شد درس داشتم و اینکه پارت بعدی رو به زودی میزارم ^^ کامنت فراموش نشه بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت دوم تایید شد
واييييى مرسييييى بالاخره از بكهيون
پارت بعدو زود بزار(:
برادر بندع اينجا چ غلطى ميكرد ؟
حالا صبر کن پارت بعد بیاد وایییی اصلا خودم که خودمم نوشتمش کفم برید 😐
باحال بود😅🌈🌈🌈🌈😅
❤️ ❤️ ❤️ ❤️
پس درس داشتی.... اشکال نداره میبخشمت 😊😊😅😅😅❤️
❤❤❤❤❤❤❤❤مرسی درک میکنی من پارت بعدیو هم نوشتم❤❤❤❤❤❤❤❤❤
ولی این پارتم با جون و دل نوشتم خودمم خیلی دوسش دارم و امید وارم خوشتون اومده باشه ازش برای بعد از اینا "بکهیون" چی رو درخواست میدین؟
من قسمت بعدیشم گزاشتم و لون قسمت خیلی بهتر از این یکیه یعنی خودم راضی ترم منتظر باشین امیدوارم زود تایید شه ❤