دیونه های ردی6

رفیتم مدرسه از زبان بکهیون امروز باز هم کاترین دختره ی نچسب مدرسه بهم چشبید کاترین:هانی چیکار می کنی آیناز:دوستان منو بگیرید تا جرش ندادم جیهو:برو پدرشون دوباره بیار جلو چشماش بکهیون :ببخشید کاترین نزدیکم نشو کاترین:چرا هانی چانیول:استفرالله سهون:او او بک گراند او رو چانیول چانیول:شت پسره کیه نزدیک آیناز. مایک: جون آیناز:هاننن سایکا:خواهر قاتل داره می خوای جی:من میخوام جوجو جان :جیگر اسمت مهنا بود نه

استاد :پادشاهان سرزمینم بلند شوید. پادشاه بکهیون (بکهیون بلند میشه )و ملکه.. کارینا:بله استاد :شما ملکه نیستید حتی از خانواده ی سلطنتی نیستین چرا نظم کلاس رو بهم می زنین آیناز: دخترا حالا اینجا رو داشته باشید از زبان آیناز از دست هام اب خارج شد رو کارینا دریختم استاد:خانم آیناز آیناز:بله استاد: خانم سایکا سایکا:بله استاد: خانم مهنا. مهنا :بله استاد:از کلاس اخراجید. چانیول:بله داری چه حرفی به ملکه ها زدی. استاد:م م ل ک. ملکه هااا😲بکهیون:ملکه ی من بیاید بالا(آیناز بالا میاد) چانیول:ملکه ی من قدم رنجه بفرمایید سایکا:ها باشه اومدم سهون :ملکه مهنا مهنا: اومدم کارینا:دختره ی ه.ر.ز.ه از دوست پسر من دور شو بکهیون:حلوی جم میگم من پادشاه بیون عاشق ملکه آینازم. و برای اسبات این غزیه. اینجا رو نگاه کنید وووو💏 چانیول :منم هم برلی اسبات این شایعات 💏 سهون:💏 استاد :واقعا منظوری نداشتم رزان:از چانیول رو شوو دختره ی نچسب سایکا:جرعت داری بیا پایین همه(اوووووو) چانیول :من عاشق ملکه سایکام و بهطون سابت می کنم ووو تمام زندگیم رو به نام ملکه می زنم

لایسا:سهون تو که برای من بودی سهون:خفه من زن دارم بیا اینم مدرک حلقه تازه عروسی 4 روز دیگه است همه دعوتید همه(چشم پادشاه😂😂😂) سهون :کوفت مایک:اجازه نمی دم آیناز:حیوان خونگی کی باشی

4 روز بعد از زبان سایکا:امروز تمام میکاپ ها رو انجام دادیم رفتیم برای لباس پوشیدن از زبان چانیول:دل تو دلم نبود اون لعنتی رو بینم بریم دیگه بسه سهون;بریم من عجله دارم بکهیون:خفه خط چشمم خراب نشه آااااااااااا (دهن شعای 10 متری)😹

لباس سایکا)

لباس ایناز و مهنا پایین مهنا و بالا آیناز پارن بعد پارت اخره