منو بلک پینک 4

اول اینو بگم وقتی داریم حرف میزنیم ترجمه شد نگفتم یعنی دیگه چیکار کنم نمیتونم تو تست فقط بنویسم ترجمه شد اگه نگفتم ترجمه شد دلیل مهمی نداره ولی یک جا بگم خیلی بد میسه😶اما نمیگم😜پارت ها تموم شد میفهمی😁 خب بریم سراغ ادامه داستان.....👈🏻

چشم خالم بستم چون معلوم نبود چه اتفاقی بیفته دوباره سگ روم بپره یا یکی بدزدمدن یا شایدم جن ببینم و اتفاق های بدتر😶 چشم هامو باز کردم که دیدم....

هیچ چیز خواستی نیست😻😻😻ولی باز باید مواظب باشم

رفتیمو و رفتیمو و رفتیم.....🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

تا به یک کلاس زبان کره ای نرسیدیم🦋💕 لیسا گوشیشو در آورد و گفت:جنی نمیدونستم تو ایران هم جای زبان بلدی.جنی جواب داد:من همینم دیگه.من گفتم مرسی که گوشی تو در آوردی که منم بفهمم داری به جنی چی میگی ممنونم لیسا جونم♡لیسا گفت:خواهش میکنم عزیزم رزی گفت:بچه ها منتظر چی هستید بریم ثبت نام کنیم دیگه جیسو گفت:راست میگه رزی بریم دیگه من گفتم:مهرسا به یادگیری زبان کره ای خوش آمدی رفتیم تو کلاس خیلی خوش حال بودم پیش خودم گفتم وای من کره ای یاد میگیرمم جیسو گفت:باران!!برو ثبت نام کن خودت ما چطوری حرف بزنیم گفتم:باش❤اون آقا گفت مگه اونا کجایی اند گفتم اِمممممم اونا فرانسوی آره فرانسوی اند اون آقا خب اصلا ولش ثبت نام کردم

ساعت از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ بود. میخواستم بپر بپر کنم😂😂😂 ساعت شده بود ۱۴😐گفتم:دوستان من باید برم خونه ۷ باز میام اعضا گفتن باش حتما بیا تا ۷ منتظرت میمونیم گفتم : عشقام:)بابای گفتن : گود نای . منم رفتم