به زودی...20♥️{پارت 2}

خب بیکار بودم دیگه. گفتم بیام ی پارت دیگه امروز بذارم.همینطوری حِسی😐 ️

یه هودی مشکی ، شلوار و یه آرایش ملایمم کردم(نا سلامتی خودم قشنگ ترما😎 )کوله پشتی گشنگمم که همیشه باید باهام باشه.رسیدم اول خیابون.پیاده شدم.یچیزی ذهنمو مشغول کرد.من از بچگی دوست داشتم با یه آیدل ازدواج کنم.اما همینجوری که نمیتونم.داشتم تو پیاده رو قدم میزدم تا برسم به کاراگوئه(البته اون مکان امن بود.ینی اون آدرس از کاراگوئه فقط برای افراد خواننده.یا کار آموزان ....بود.تو مدرسه ی ماهم یجورایی هم کار آموز بودیم و هم همونجا درس میخوندیم)همینطور که داشتم فکر میکردم محکم خوردم به یه نفر....

عاااخ سرم.,,, _حالتون خوبه؟ سرمو بلند کردم دیدم یه پسر خوش تیپه که موهاش خاکسترین(من عاشق رنگ خاکستریم)زبونم بند اومده بود &چ چی آ آره من خ خوبم. _تو فکر بودی؟ &نه ینی چیزه عاره. (و همینطور دستم پشت سرم بود و یه دست دیگم رو کمرم.اونم افتاده بود رو زمین. اما عکس العمل خاصی نشون نداد)&خیلی متاسفم,,,,_مهم نیست . به چی فکر میکردی؟ &م من؟ داشتم به . اهــ چقد سوال میپرسی. _لی فلیکس.اسمم ای فلیکسه. &عا آره خوبه. (خب اون موقع هیچی به ذهنم نمیومد)

میتونم اسمتونو بپرسم؟ &من یئون وو اَم. خوشبختم. _ منم همینطور. &(باور میکنی تا اون موقع هنوز رو زمین ولو بودیم؟) _(چ قدر کیوت بود.سریع بلند شدم و دستمو بردم جلو ازم کمک بگیره و بلند شه) &(دستشو گرفتم و بلند شدم.تو دستم ی جعبه بود.توش آدرس خونمو کلیدو چند تا عکس از خودم بود). میشه این جعبرو بگیرید؟ باید بند کفشمو ببندم. _بله حتما &(وقتی بند کفشمو بستم گوشیم زنگ خورد)

_الو &کوکی _کجاییی تو & الا ،الان میام. وای یادم رفته بود . خیلی سریع تعظیم کردم و &من باید برم دیرم شده _باشه خوشحال شدم &(خیلی تند)منم همینطور ممنونم خدافظ.... رسیدم کاراگوئه.اونجا چانگبین،جِ‌نی،هان،جیمین و لیسا اومده بودن.بعد سلام و.... رفتیم تو یکی از اتاقا. چون مخصوص ما کسایی که نقش کار آموز رو داریم بود،شبیه یه استودیو ی بزرگ بود.اهنگ بومبایا که جنی،لیسا،رزی و جیسو و من که تو مدرسمون بودن و برای امتحان تازه خونده بودیم ،پخش شد.(من ینی یئون توی گروه بلک پینکم و نقش مهمی تو گروه دارم)

فقط جنی،لیسا و من اون آهنگ رو خوندیم چون رزی و جیسو نبودن.اما هممون یه پا دنسر بودیما.جنی خعلی خوب زنده میخوند. عاشق آهنگ بومبایامونم. بعد اون آهنگ بک دور فکر کنم از کروه استری کیدز پخش شد.(مدرسه ی ما گروه های خواننده از دانش آموز ها ساخته.من زیاد استری کیدز رو نمی‌شناسم.و اونا مثل همه دارن آموزش میبینن)بک دور هم آهنگ امتحان آستری کیدز بود.منم نشستم نگاه کردم.بعدِ یبار دیدن، با لیسا رفتیم رو استیج و خیلی عادی دنس کردیم.منو لیسا استعداد خاصی داریم که اگه فقط ی بار یه ر.ق.ص رو ببینیم میتونیم عین همون ب.ر.ق.ص.ی.م . همه دهنشون باز مونده بود😂.

حالا نوبت گروه بی تی اسشون بود که بیان رو استیج . آهنگ امتحان اونا فیک لاو بود که دهنم از تعجب باز مونده بود.بعد آهنگ جیمین داشت میومد پایین و اومد رو به روی من.و با دستش چونمو رو با بالا آروم هول داد تا دهنم بسته شه. کلا اون لحظه به فنا رفتم. بعدش رفتیم رستوران کنارش شام بخوریم.ساعت ۹ شب بود.من پاستا سفارش دادم.هممون خونه مجردی داشتیم (من فقط جمعه که خونه ی مامانم بودم با بابام رفتمو.... )اما بلک پینک(ما) تو یه خونه، بی تی اس تو ی خونه و استری کیدز هم تو ی خونه.......جنی و لیسا هم پاستا سفارش دادن.چانگبین←چطوره همون پاستا،کیمچی و گوشت سفارش بدیم؟همه قبول کردن.وقتی داشتم می‌خوردم جنی یه گوشت از ظرف من برداشت و با دهن پر و لپ های گنده شدش بهم نگاه کرد. ⁦乁( •_• )ㄏالان باید می‌خندیدم یا گریه میکردم؟ ای خداااا. بعد شام داشتیم حرف می‌زدیم که هان گفت←یه نفر میخواد به گروه ما اضافه شده.چطوره که جمعه ی هفته‌ی بعد باهم قرار بذاریم تا اونو معرفی کنیم؟&من پایم⁦^_^⁩ . بقیه هم موافقت کردن......

برین لایک کنین بعدش کامنت بذارین.بعدم صب کنین تا یه روز که دوباره برگردم.🥺(خوبه نمی‌خوام برم بمیرم😐🗡️😂والا)