
امیدوارم که خوشتون بیاد 😘
تصمیم گرفتیم که صبح زنگ بزنم بهش و شرایط کار و ازش بپرسم صبح ساعت 9 زنگ زدم به مدیر گرامبین بعد از چند تا بوق جواب داد (: مکالمه شما و اقای گرامبین) ☆الو سلام اقای گرامبین؟ ◇الو سلام بله بفرمایید خودم هستم شما؟ ☆من زندگی هستم همون دختری که دیروز لب ساحل گیتار میزد. ◇اها بله بفرمایید ☆اقای گرامبین من فکرام و کردم و تصمیم گرفتم پیشنهاد شما رو قبول کنم ◇واقعا باعث افتخاره با شما کارکنم پس فردا صبح تشریف بیارید شرکت تا درمورد شرایط کار باهم صحبت کنیم ☆باشه حتما ممنون ◇خواهش میکنم خدانگهدار ☆خداحافظ😊 :)
♤خب چی گفت ☆گفت صبح بیا شرکت تا درباره شرایط کار باهم حرف بزنیم 🤗 ♤پس ردیف شد ☆اره ᕦ😄ᕤ ♤خب میخوای برای صبح چی بپوشی🤔 ☆نمیدونم 😕 ♤بیا بریم نگاه کنیم ببینیم چی داری که برای صبح مناسب باشه ☆باشه بریم ☺ ( داستان از زبان غزل ) خب قرار شد که زندگی صبح برای مصاحبه کاری با اقای گرامبین بره شرکت big corp هر دومون خوشحال بودیم اما نمیدونستیم چه لباسی برای صبح بپوشه همه لباساش لش بودن
♤چیزی که نداری ☆هیچی 🙁 ♤بریم ☆کجا ♤مگه برای صبح لباس نمیخوای ☆چرا میخوام ♤خب بریم بخریم دیگه ☆اها راست میگی چقدر خنگ شدم یهو 😐😂 رفتیم و اماده شدیم زندگی خیلی جیگر شده بود ♤خوشگلا رو میدزدن ها😄 ☆😂 کی میتونه منو بدزده قبلش خودش قارت میشه ♤😂😂اره اینم حرفیه
داشتیم میرفتیم که پسر عموی زندگی آراد اومد بیرون تا زندگی و دید چشاش چهارتا شد گفت (علامت آراد ♣︎) ♣︎این چیه پوشیدی 😳 ☆اولا سلام ثانیا لباس ♣︎علیک سلام خودم میبینم لباسه ☆پس چی ♣︎با همچین لباسی داری میری بیرون ☆مگه چشه ♣︎هیچیش نیست فقط یک خورده خوردنی شدی 😋 ☆😐 آراد خودتی میفهمی چی میگی ♣︎اره خودمم و میفهمم چی میگم زود برو عوضش کن من همینجا منتظر میمونم ببینم عوضش میکنی یا نه ☆بابا بیخیال آراد ♣︎همین که گفتم ☆😐خیلی بدی من خندم گرفته بود تاحالا آراد و این مدلی ندیده بودم غیرتی شده بود😂 زندگی رفت و لباسش و عوض کرد و اومد با حالت پوکری رو کرد به آراد و گفت

☆حالا خوب شد ♣︎بهتر شد ☆😐باشه ما دیگه میریم خداحافظ اقای گیر بده ♤🤣🤣🤣وای خدا الان آراد روت غیرتی شده بود ☆هاااا نه بابا آراد و غیرتی شدن فقط دوست داره گیر بده ♤اره تو راست میگی😂 (عکس لباس زندگی)

(پسر عموی شما 4 سال ازتون بزرگ تر هست یعنی امسال سال دوم دانشگاهش هست ) تاکسی گرفتیم و رفتیم یک پاساژ که همه مغازه هاش لباس فروشی بود رفتیم طوی یکی از مغازه ها چند دس لباس مناسب برای کار انتخاب کردیم و به زندگی گفتم بره پرو کنه چندتاشون خیلی شیک بودن پس اول همونارو پوشید خیلی بهش میومدن چندتا رو انتخاب کردیم و رفتین حساب کردیم مونده بود کفش رفتیم طوی یک کفش فروشی دو مدل کفش پاشنه بلند انتخاب کردیم که سایز پاشنه هاش مناسب بود خیلی بلند نبود که وقتی راه میره پاش پیچ بخوره یا بخوره زمین زندگی به کفش پاشنه بلند الرژی داره 😂اصلا نمیتونه با کفش پاشنه بلند راه بره باید تمرین کنه که صبح وقتی میره برای مصاحبه خدایی نکرده بلایی سر خودش نیاره 😂 رفتیم تاکسی بگیریم که یهو............ (عکس لباس غزل)
خوب امید وارم که خوشتون اومده باشه بگین ادامه بدم یا نه 😘😘
اسلاید اضافه 😘
اسلاید اضافه 😘

لایک کن و کامنت بزار 😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلم داستانت عالیه لطفا ادامه بده 🙏🖤🤧
ممنون اگر نظرات بیشتر بشه چشم خوشحال میشم داستانم و به دوستانتون معرفی کنید 💋♥
آجی په چرا ادامه نمیدی؟
عشقم کسی دنبال نمیکنه 🥺🤧
آجی جونم دو هفته شده که منتظریم، پس پارت بعد داستان عالیت رو کی میزاری؟
اجی جون کسی دنبال نمیکنه نمیدونم ادامه بدم یا نه
عزیزم ادامه بده لطفا🙏
آجی جونم کی پارت بعد میاد؟
عالیههههههه
آفرین به آبجی ماهرم
خیلی خوب شده
ممنون قشنگم