
های لاولی 🧁 امیدوارم حالت پرفکت پرفکت باشه 🤩 اینم پارت 3امیدوارم خوشت بیاد لاوم لایک ♥️ کامنت 💌 فالو=فالو 🐾 پلیز 😘
خانم (لی -لورا+) _اوکی فقط مطمئنی نمیخوای دوباره چک کنی؟+نه مطمئنم_باشه . بعد خانم لی آروم به سمت کسایی رفت که من میکاپشون کرده بودم منم دنبالش . وای استرس داره میکشتم 😐😐😬😬😬🥴🥴 عررررررررررررر دوتا نفس عمیق آروم و بی صدا کشیدم تا یکم آروم شدم 😪😪 _لورا بیا +(آهسته و با کمی ترس رفتم پیش خانم لی )بله _ببین اینا ....(وکمی مکث کرد😬 )وایییییی خدا گند زدم آهههههه با افسوس و ناراحتی و البته نگرانی نگاش کردم )
اینا خیلییییی فوق العاده شدن آفرین 😻😻😻😻 با شنیدن این حرفش خیلی جا خوردم به طرزی که میخواستم سکته کنم ولی انگار واقعا جدی میگفت )آری فرزندم جدی میگه آخه شوخی داره با تو وِلا 😐😂😂😂😂+عرررررررر با ورم نمیشه 😍😍😍😍. باورت بشه فرزندم 😂😂💜💜) با مِن مِن و تِته پِته گفتم +چ چی ج جدی میگید ؟😲😲😲ی ی یعنی من قبول شدم ؟ _بله بهت تبریک میگم تو نکه قبول شدی بلکه به کمپانی کیپاپ هم معرفی میشی آفرین لورا (و یه لبخند تحویلم داد )( تو ذهنم :هیچ وقت اینطوری حرف نمیزد 😐😐😂😂😂😂) از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم 😖😖😖🥺🥺🥺🥺واقعا داشتم بال در میاوردم 😻😻🧚🧚🧚 با خوشحالی و لبخند به خانم لی گفتم :+خیلی خیلی ممنونم خانم لی واقعا متشکرم _خواهش میکنم همش تلاشهای خودت بوده دوباره بهم لبخند زد و برگه معرفی نامه کمپانی کیپاپ و مدرک رو داد 😻📄 با خوشحالی و برای آخرین بار از خانم لی تشکر و خدافظی کردم و به طرف خونه رفتم 🚗.
تو راه یه آیس پک شکلاتی 🍫🥤 گرفتم و توی یه پارک نشستم و گوشیمو از تو کیفم برداشتم و شماره آبجی لیا رو گرفتم 📱 بوق .....بوق ... همینجور داشتم به اسمش که مای سیستر 👩❤️💋👩سیوش کرده بودم نگاه میکردم که گفت (لیا$لورا¥) $الو سلام ¥سلام لیا جونم خوبی آجی $مرسی اجی جونم خوبم تو خوبی ؟¥اره عالی مخصوصا وقتی صداتو میشنوم و بعدش ماجرای قبول شدنمو گفتم و اونم ماجرای درساشو گفت و هر دو خوشحال بودیم 🌈🌈😍😍😍 بعد از کلی حرف زدن با لیا رفتم خونه .

خیلی خسته بودم به ساعتم نگاه کردم ساعت 2:45بود وای ظهره ولی خیلی هستم حوصله ندارم نهار درست کنم ولش بعدش رفتم و خودمو با همون لباسا رو تختم ولو کردم و آههه بلندی کشیدم نمیدونم این آهم از سر خوشحالی و خلاص شدن از تعلیم بود یا خستگی ولی هر چی بود خیلی خوب بود 😂😂😪😪😪🥴🥴بعدش نفهمیدم چی شد که خوابم برد 😴😴😴😴. بلاخره از خواب پاشدم و لباسامو عوض کردم (عکس اسلاید لباس لورا) واایییییی خیلی گشنمه 😖😖🥴🥴سریع و با سرعت جت رفتم تو آشپزخونه 🏃🏼♀️🏃🏼♀️🏃🏼♀️ ساعت آشپزخونه رو نگا کردم وااایییی5:44بود چق خوابیدم . یه ساندویچ مارمالاد🥞برداشتم رو کاناپه جلوی تلویزیون نشستم و همینطور که تلویزیون میدیدم مارمالادمم میخوردم در همین حال و احوالات بودم که
که صدای گوشیمو شنیدم سریع رفتم تو اتاقو از رو میز کنار تخت برش داشتم عر خانم لی بود من و چکار داره ؟ آهههه دارم به چی فکر میکنم 🤦 جواب دادم و گفتم (خانم لی~لورا&) &الو سلام ~سلام لورا خوبی &خیلی ممنونم شما خوبین ~ممنون ،لورا یه خبر عالی دارم برات با ذوق گفتم &چی بفرمایید ~کمپانی بیگ هیت امروز برام یه نامه فرستاده بود و چند تا میکاپر متخصص و عالی می خواست گفت من چند تا رو معرفی کنم می خوای تو را هم معرفی کنم ؟ &و واقعا ؟یعنی من میتونم برم کمپانی بیگ هیت اما من فکر میکردم تو کمپانی های خیلی شناخته نشده بتونم کار کنم ~نه تو خیلی ماهری من از اونجایی میخواستی تو کمپانی های کیپاپ بری گفتم که ازت بپرسم معروفیت کنم یا نه ؟ لورا این موقعیت خیلی خوبه سعی کن از دستش ندی &خانم لی شما خیلی به من لطف دارید آره چشم سعیمو میکنم (بعد از کمی مکث گفتم &پس منم معرفی کنید ~افرین خیلی تصمیم خوبی گرفتی من یه شماره برات میفرستم شماره مشاور رئیس کمپانی همین امشب بهش پیام بده و بگو من معرفیت کردم منم نامه اش رو میفرستم برای کمپانی اسمش آقای مین جانگ وو هست &باشه چشم خیلی متشکرم خانم لی حتما بازم ممنون ~خواهش میکنم خدافظ و موفق باشی &ممنون خدانگهدار . گوشیرو قطع کردم و یه جیغ از سر خوشحالی کشیدم و رفتم با لبی خندون به خوردنم ادامه دادم 😐😂😂 بس تلویزیون دیدم مردم 🥴😂😂ساعتو نگا کردم اوه اوه 9بود سریع گوشیمو برداشتم آخیش خانم لی شماره رو داده . همینطور به شماره خیره شده بودم و به خودم میگفتم امیدوارم بتونم برم کمپانی بیگ هیت بعد به آقای مین جانگ وو پیام دادم .... _سلام من کیم لورا هستم از طرف خانم لی از آموزشگاه پنگ به کمپانی بیگ هیت معرفی شدم (آقای مین *) *سلام بفرمایید اها بله بله -میخوا ستم بدونم کی بیام معرفی نامه و مدرکم رو تحویل بدم *فردا ساعت8بیاید کمپانی بیگ هیت و وقتی به اونجا رسیدید با من تماس بگیرید -بله چشم حتما خیلی ممنون شبتون خوش *خواهش میکنم و همچنین ساعتو نگاه کردم 9:30بود با اینکه خوابم نمیومد مجبور بودم زود بخوابم که فردا برم کمپانی خیلی استرس دارم و در عین حال خوشحال بودم . چون تازه مار مالاد خورده بودم گشنم نبود . رفتم WCو مسواک زدم و رفتم رو تختم و بلاخره بعد از چند دقیقه خیره شدن به سقف 😂😐خوابم برد 😴
خب لاولیام امیدوارم خوشتون اومده باشه 🍓 لایک ♥️ کامنت 💌 فالو 🐾 پلیز 🍀 این پارتو بیشتر نوشتم که زود تر به جیمین شی برسیم 🤩🤩😁 مرسی خوندی ✨ بای کایوتی 🥰
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عشقی🧁🧁😍😍
واقعا؟ مرسی مرسی مرسییییی اجی مهربونم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍🍓🍓🍓🍓🍓🍓
باشه حتما اجی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
چشم چشم چشم چشم چشم 🧁🧁🧁
اجی نانازم🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈
قربونت
حقیقتو گفتیدم
وایییی اجی عالیییی بود
خیلی باحال بود پارت بعدی لو زود بزال🥺لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا لفطا