منو بلک پینک 2

یک سگ روم پرید😍😍

منم عاشق حیوانتم و بقلش کردم. بعد گفتم:خب سگ کوچولو من باید برم خونمون بای؛ اونم دنبالم راه افتاد لیسا گفت: مثل اینکه ازت خوشش اومده از نظرم ببرش خونه منم گفتم:آره بزار ببرمش دوستم میشه😹ترجمه شد. ولی صدام به کره ای چه قشنگ میشد😹منم رفتم خونه خونه رسیدم کسی تو خونه بابام حموم بود مامانم اتاقش بود داداشمم تو ایستاگرام بود:/ منم با سگ رفتم اتاقم گربم خواب بود مرغم قشنگم هم خواب بود نمیدونستم چه کنم. یکم با سگه سرگرم شدم شام خورم آهنگ های دنیا و باران و آریانا گرانده و بلک پینک گوش کردم گرفتم خوابیدم نمی تونستم صبر کنم ساعت ۸ شه و آماده شدم و ساعت ۱۲ رفتم خونشون سگم دنبالم راه افتاد گفتم: خب باشه تو هم میبرم و رفتم بیرون.

رفتم خونه بلک پینک رزی در رو باز کرد و گوشیش دستش بود گفت: خیلــــــی زود اومدی گفتم: نمیتونستم تا ۸ صبر کنم رزی جونم. گفت: باشه بیا تو اومدم همه جمع شده بودن نمیدوستم دارن چی بگن ولی انگار خیلی جدی بود.به رزی گفتم:دارن اینا چی میگن؟ ترجمه شد↺رزی گفت:داریم فکر میکنیم میخوایم عضو پنجم تو گروه مون بیاریم.گفتم:وااای من خیلی دوست دارم خواننده شم مخوصوصا عضو گروه شما شم عالی میشه اما نه زبان شما رو بلدم نه میتونم تو گروهتون بیام آخه من تو گروه شما بیام خنده داره:) ترجمه شد↺رزی گفت:هیج وقت و در هیچ زمان نا امید نشو بیا تو میز یکم با هم فکر کنیم خدا رو که دیده شایدکره ای یاد بگیری و عضو پنجم گروه بشی. خندیدم گفت:سیسسس گفتم که نا امید نشو≛

اومدم تو جمع همه گفتن سلااام منم گفتم سلام دوستان جنی گفت:خانم ما ۱ روزه دوستیم چرا خودتو معرفی نمیکنی! گفتم:ببخشید یادم رفت مهرسا هستم و اسم مستعارم باران است و عاشق شما هستم و یه گربه و مرغ دارم سگم دید لیسا دارم:)) ترجمه شد↺اعضا بلک پینک گفتن: از آشنایی با شما خواشحالیم گفتم:لطف دارید.گفتم:خب دوستان داشتید چی میگفتید.ترجمه شد.\جیسو:گفت میخواهیم عضو پنجم تو گروه مون بیاریم .گفتم:هووووم😔 لیسا گفت:چی شده گلم؟!.گفتم : خیلی دلم میخواست عضو گروه شما شمم اما کره ای بلدم نیستم و این اتفاق هیچ وقت نمی افده من هیچ وقت و در هیچ زمان نمیتونم عضو گروه شما شم😭ترجمه شد↺

رزی گفت:عزیزم همین الان گفتم هیچ وقت نا امید نشو خدا رو چه دیده شاید عضو گروه شی. گفتم : اه خسته شدم از این رویا . جیسو گفت: گریه نکن فدات شم . لیسا گفت:عزیزم ناراحت نشو.رزی گفت: گف عه عزیزم بیا یکم حرف بزنیم شاید بتونی عضو گروه شی جنی تو معلم زبان کره ای نمیشناسی.جنی گفت:معلومه میشناسم میتونیم آبجی مهرسامونو ببریم اونجا جیسو گفت:این بهترین وقته

ولی هنوز اشک روی چشمان من بود:)