تو این دوران کرونایی دلمون فقط به اینجور چیزا خوشه.پس کامنت بدین.
عمم پست گذاشته بود:ادم داغون از اول داغون نبوده.داغونش کردن.آدم ارومم همینطور! آدم عصبی هم همینطور! مامانم زیرش کامنت گذاشته:ولی ادم بیشعور از اولش بیشعور بوده
چرا مردا عینک آفتابی میزنن ؟ . . . ۷% : بخاطر نور خورشید ۲۳% : بخاطر اینکه ظاهر باحالی داشته باشن ۷۰% : نمیخوان بقیه بدوونن دارن به کجا نگاه میکنن
من آزارم به مورچه هم نمیرسه! البته چرا یکم میرسه! کوچیک که بودم مورچه ها رو مینداختم تو آب بعد براشون پوست تخمه میریختم تا خودشونو نجات بدن اما توبه کردم
یارو تو خیابون بدو بدو اومد سمتم یقه مو گرفت گفت: مرتیکه با زن من چیکار داری؟ منم هنگ کرده بودم گفتم هیچی به خدا گفت: نمی تونی هم کاری داشته باشی! چون من اصلا زن ندارم! بعد یه کم مثل اسب خندید رفت بعد میگن تحریم ها هیچ اثری رو مردم نداشته
زنه به شوهرش میگه: چرا قبل از ازدواج نگفتی اینقد فقیر و بی چیزی مرد میگه: من که بهت گفتم تو دنیا غیر از تو هیچی ندارم ولی تو خوشحال بودی و می خندیدی
عدم امنیت یعنی: توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در، بیش از ۱ متر باشه، درش قفل نداشته باشه و رو به بیرون باز بشه، همش باید نیم خیز و آماده، مثل خط شروع دوی سرعت حالت بگیری!
دم عابر بانك يارو با سوييچِ ماشينش دكمه ها رو ميزد گفتم: دمش گرم رعايت ميكنه كرونا نگيره بعد همونو كرد توى گوشش شروع كرد به چرخوندن درآورد ماليد به كُتش
یارو ازم پرسید کارت چیه گفتم تو کار فرش و تلوزیونم گفت یعنی چی . . . . گفتم رو فرش میخوابم تلویزیون نگاه میکنم
وقتی خانمت خیلی منطقی ازت می پرسه :نظرت در مورد قیافه فلان دختر چیه؟ تو اصلا نباید منطقی نظر بدی تو در تمام مواقع باید بگی اصلا درست ندیدمش عزیزم! (ستاد رهایی از عواقب خطرناک)
ملت تو خونه شون میز بیلیارد و تردمیل و سونا و جکوزی دارن، اونوخت ما تنها امکانات ورزشی مون یک میله بارفیکس بود که اونم مامانم زده تو کمد روش لباس آویزون می کنه.
پدربه دختر:پاشو دخترم یه لیوان آب واسه بابا بیار دختر:ول کن بابا دارم تلویزیون میبینم. حال ندارم دختر کوچیکتر:بابا ولش کن این خیلی بی تربیته پاشو برو خودت بخور برای منم بیار
رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده … اومدم حسابشو برسی! دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟! پَ نه پَ ، گفتم دکتری، یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه!!!!
ساعت 3 نصف شب اومدم بالا در یخچالو باز کردم دنبال چیزی میگشتم بابام سرشو از زیر پتو درآوورد گفت:یه لیوان شیر هم بخور من که به کل تعجب کرده بودم که چطوره که به فکر منه پرسیدم چرا؟؟؟ . . . . . . گفت:تاریخش تا امشبه
دیروز یک موبایل پیدا کردم خواستم صاحبش و پیدا کنم رفتم تو مخاطبینش که هفت نفر هم بیشتر نبودن... 1. نفسم ٢. عمرم ٣. عشقم 4. زندگیم 5. گلم 6. عسلم 7. خانومم حالا موندم به کدومشون گوشی رو بدم که دعوا ﻧﺸﻪ...!
اگه حال کردین کامنت بزارین
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی
ممنون از همتون😙
خیلی جالب بود
ممنون
باحال بود
سپاس
عالی
ممنون
عالی بودبه تست های منم سر بزنین
چشم حتمی