سلام این پارت خیلی نوشتم حمایت نشه فراموش
*_*یک هفته بعد*_*
اهنگ و دنصمو آماده کرده بودم قرار بود بعد از عقد ننجون برم ادیشن بدم تو این یه هفته ننهی تهیونگ که فک کنم خیلی علافه هروز خونمون بود نمی دونم این وسط من چم بود نمی رفتم ادای دختر خوبا رو در بیارم بلکه منو واس پسرش بگیره رفتیم کلیسا کلی مهمون اومده بود آخه این کارا چیه😐سر پیری و معرکه گیری آخر عروسی کنار ننجون وایساده بودم عر عر میکردم که ننجون میخواد بره با حرفی که زد کپ کردم ننجون(دوست داری بیای ور دلم تهیونگو تورش کن)ا.ت(استغفرالله خجالت بکش ننجون)عروسی که تموم شد با همه خدافظی کردم م.ت(دخترم ا.ت میخوای بری کمپانی ادیشن بدی؟)ا.ت(عاره)ن.ت(تهیونگ هم میخواد بره وایسا باهم برید)ا.ت(باشه)تهیونگ اومد رفتیم سوار ماشینش شدیم ا.ت(تهیونگ شی میشه سر راه بری خونمون میخوام لباس مناسب بردارم)تهیونگ(باشه)ده دقیقهی دیگه جلو در خونمون پارک کرد زود رفتم بالا یه شلوار گشاد بنفش کم رنگ و نیم تنهی هم رنگ پوشیدم اومدم پایین رفتیم کمپانی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
تهوینگ شوهر منه عرررر😭😭😭
تهی رفته برا ضبط کلیپ دلم براش تنگ شدهه😭💔