
بچه ها چرا کامنت نمیزارید بخدا من توی وقت استراحتم میام برای شما داستان مینویسم اونوقت شما نه لایک میکنید نه کامنت نمیزارید😔 لایک و کامنت فراموش نشه فالو=فالو
اریک : میتونی اونو داشته باشی ولی باید گابریل اگرست برام بیاری فیلیکس: چییی چرا اون اریک : اگه قبول کنی قدرت اینو بهت میدم تا کسی که دوسش داری داشته باشی فیلیکس: بلشه قبوله اریک : افرین حالا میتونی بری میلا : فیلیکس فیلیکس : بله میلا : راستش تو تو بچه اصلی مایی فیلیکس: چییییی میلا: تو وقتی به دنیا امدی مجبور شدیم بخاطر گرگینه ها بفریسیمت به دنیای انسان ها و بعد از ۲ ماه مونده به تولدت ۱۸ سالگیت ترو به دنیای خوناشام ها برگردونیم چرا چون تو روز تولدت ۱۸ سالگیت نصف قدرت هاتو بدست میاری و نصف دیگری در ۲۲ سالیگی و دلیل اوردن گابریل اگرست اینه که اون پادشاه گرگینه ها است و شوهر خواهر من هست و اون باعث رفتن تو به دنیای انسان ها بود ولی اون نمیدونه که تو پسر مایی چرا چون اون تورو تا حالا ندیده و فکر میکنه تو مردی و پسر اون نمیدونه که پدر و مادرش پادشاه و ملکه هستن
اریک: تو فقط گابریل اگرست بیار تا بهت بگم چیکار کنی و گابریل الان در سفر های مختلف بزا برای ۴ سال دیگه که قدرتاتو میگیری فیلیکس : باشه حالا کی برمیگردیم به دنیای انسانا اریک: فردا ولی یادت نره به کسی نباید بگی حتی بهترین دوستت فیلیکس:، باشه ( خوب دوستان برمیگردی به زمان حال) ( الان مرینت میخواد از بیمارستان مرخص بشه ) ادرین: خوب مرینت کاراتو انجام دادم بیا بریم مرینت:باشه ۲ ساعت بعد ادرین و مرینت: سلام به همه همه : سلام سابین : بلخره اومدی دخترم بیا بریم ناهار امادس مرینت: چشم مامان ( خوب دوستان تا شب هیچ اتفاقی نمیوفته پس میریم به شب موقع خواب و ادرین و خانوادش رفتن خونشون ولی فیلیکس نه) مرینت: شب بخیر همه: شب بخیر از زبان مرینت : رفتم توی اتاقم که حس کردم یکی توی اتاقمه ولی اهمیت ندادم گرفتم خوابیدم
از زبان مرینت:نمی دونم چرا دیروز حس میکردم یکی توی اتاقمه و بخاطر همین درست نخوابیدم مرینت:هاو🥱 سلام مایکل:سلام خوابالو پاشو بیا بخور باید بریم شرکت کلی کارداریم مرینت:ببخشید داریم🤨)میره میشنه سر میز)مگه کسی گفته من قرار با شما دوتا بیام شرکت نه نه سخت در اشتباهید من امروز با ادرین قرار دارم (همه اینارو وقتی داشت میخورد گفت) مارسل مایکل:جانممممم😳 تام :شما دوتا نباید به دخترم سخت بگیرید هروقت دوست داشت میاد هروقت دوست داش میره فهمیدید مارسل:اما بابا کارای امروز خیلی زیادهنمی تونیم ۲ نفری انجام بدیم سابین:الهی من قربون شما دوتا برم تام انقدر به بچه هام سخت نگیر تام:باشه اینم بخاطر مامانتون فیلیکس امروز میتونی بیای کمک این دوتا فیلیکس:نه عمو راستش باید برم خونمون شب میخوایم بریم خونه خالم تام:خوب باشه مشکلی نیست پس کارای امروز با خودتونه همشو خودتون انجام میدین فهمیدین مارسل مایکل:اما تام :اما اگر تداریم تمامممم اگه نمیخواید ۲ نفر دیگرو بجای شما اسدخدام کنم مارسل :نهنه ما غ.ل.ط بکنیم نریم مایکل پاشو مایکل :با باشه مرینت:🤭مرسی بابا تام :خواهش میکنم یکدونه دختر بیشتر ندارم که😘
از زبان فیلیکس:دیروز وقتی مایکل خوابید رفتم اتاق مرینت وای خدا این دختر چقدر خوشگله اخه😍 بعد از ۱ ساعت رفتم اتاق مایکل خوابیدم صبح که از خواب پاشدم دیدم گوشیم داره زنگ میخوره و مایکلم گرفته خوابیده گوشیم جواب دادم فیلیکس:بله میلا:سلام پسرم فیلیکس:سلام مامان میلا خوبی کی میای فیلیکس:بعد صبحونه میام میلا :اوکی پس میبینمت فیلیکس:کاری نداری میلا:نه فیلیکس:خدافظ میلا :خدافظ از زبان مایکل :صبح که از خواب پاشدم دیدم فیلیکس داره با تلفن حرف میزنه فکر کنم مامانش بود بعد از قطع کردن تلفنش از پشت ترسوندمش فیلیکس:خدا ل.ع.ن.ت.ت کنه مایکل:هویی درست صحبت کن پاشو بریم صبحونه فیلیکس:باشه مایکل :سلام صحب بخیر فیلیکس:سلام صبح بخیر همه :صبح بخیر از زبان فیلیکس:داشتم صبحنونه میخوردیم که مرینت اومد پایین وای خدا چی مرینت امروز با ادرینن قرار داره😡 امروز باید با اریک حرف بزنم داشتم از عصبانیت میتریکیدم که پدر مرینت گفت برم شرکت با مارسل و مایکل منم بهونه اوردم که میخوام برم خونه بعد صبحونه میخواستم برم که یهو
ناظر عزیز لطفا منتشرش کن🌺🌹
امیدوارم که لذت برده باشید تا پارت بعد خدافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اجی عالی بو ولی یهو چی هرچی داستان خوندم همشون با این یهو من رو سکته دادن بعدی رو زود تر بزار
مرسی اجی
😂😂
عالی بود منتظر پارت بعد هستم
مرسی
چشم😊
عالی بود اجی پارت بعدی
مرسی اجی جون
چشم
اجی یه سوال چرا ار پارات ۴ رفت پارات ۸ ؟
فکنم اشتباه نوشتی یا زود تر منتشر شده ؟
اجی این اون یکی داستانمه من بجز عشقی که معجزه کرد یک داستان دیگه ندشته بودم به اسم عشق معجزه
اهه گرفتم 😂💔😐
اخه اون یه کرد داره منم دیگه نخوندم عشق معجزه حواسم نبود خوندم عشقی که معجزه کرد
اره اسماشون شبیه به هم