هیچی ندارم بگم شروع کنیم
جوجتسو کایسن یا کایزن یوجی ایتادوری یک دانش آموز دبیرستانی معمولی،با تناسب اندام عالی است که با پدربزرگش در سِندای زندگی می کند و قدرت بدنی بالایی دارد. او علیرغم استعداد ذاتی اش در ورزش ، به دلیل بیزاری از دو و میدانی مرتباً ازپیوستن به تیم مدرسه اش اجتناب می کند. درعوض ، او تصمیم می گیرد تا به کلوپ تحقیقات مخفی بپیوندد ، جایی که می تواند آرام شود و با سال بالایی های خود معاشرت کند و ساعت ۵:۰۰ بعد از ظهر مدرسه را ترک می کند و به ملاقات پدربزرگش در بیمارستان می رود. در حالی که او در بستر مرگ خود است ، پدربزرگش دو نصیحت بزرگ را در درون روح یوجی القا می کند - "همیشه به مردم کمک کن" و "در محاصره مردم بمیر". پس از مرگ پدربزرگش ، یوجی این پیام ها را به عنوان یک وصیت به یاد می آورد - همه سزاوار "مرگ مناسب" هستند.
سپس با مگومی فوشیگورو ، جادوگر (巫 ، شامن) روبرو می شود که وی را از یک نفرین رده بالا در مدرسه خود که یوجی اخیراً با او ارتباط برقرار کرده ، مطلع می کند. دوستان او در کلوپ ، طلسم ، انگشت پوسیده ای را که باعث نفرین مدرسه شد را باز کردند، موجوداتی که از طریق احساسات منفی ایجاد می شوند و با مصرف قدرت جادویی موجود در جادوگران یا چنین چیز هایی تقویت می شوند. یوجی به دلیل نداشتن قدرت جادویی قادر به شکست دادن نفرین نیست ، برای محافظت از مگومی و دوستانش انگشت را می بلعد و میزبان سوکونا ، یک نفرین قدرتمند می شود. به دلیل ماهیت شیطانی سوکونا ، همه جادوگران موظفند او را فوراً (و با تمدید یوجی) جن گیری کنند. با این حال ، یوجی علیرغم در اختیار داشتن ، همچنان قادر است کنترل بدن خود را در بیشتر موارد حفظ کند. با دیدن این موضوع ، ساتورو گوجو ، معلم مگومی ، تصمیم می گیرد که او را به هنرستان فنی جوجوتسو توکیو بکشاند تا طرحی را به مافوق خود پیشنهاد دهد - حکم اعدام یوجی را به تعویق بیندازد تا تمام انگشتان سوکونا را مصرف کند ، به آنها اجازه می دهد یک بار برای همیشه او را بکشند. این انیمه 24 قسمت دارد.
دکتر استون. از آوریل سال ۵۷۳۸ میلادی، بیش از ۳۷۰۰ سال از تابش مرموز نوری که انسانها را به سنگ تبدیل کرده گذشتهاست. نابغه ۱۸ ساله ای به نام سنکو ایشیگامی ناگهان احیا میشود تا خود را در جهانی پیدا کند که تمام آثار تمدن بشری توسط زمان فرسایش یافتهاست. سنکو یک اردوگاه پایه ایجاد میکند و شروع به مطالعه انسانهای متحجر میکند تا علت وقوع این واقعه و همچنین درمان را مشخص کند. طی ۶ ماه آینده، سنکو میفهمد که احیای مجدد او با نیتریک اسید امکانپذیر شدهاست. با این کشف، او ترکیبی ایجاد میکند که به او امکان میدهد دیگران را فوراً احیا کند. او با احیای دوست خود تایجو اوکی، همکلاسی آنها یوزوریها اوگاوا و یک رزمی کار معروف به نام تسوکاسا شیشیو، با هدف بازسازی تمدن با تمرکز بر علم، کار خود را آغاز میکند. در نهایت تسوکاسا نشان میدهد که او با ایده سنکو در ایجاد تمدن علمی جدید مخالف است، زیرا معتقد است که دنیای قدیم آلوده است و نباید دوباره احیا شود. در عوض، او میخواهد نظم جهانی جدیدی را بر اساس قدرت ایجاد کند، تا آنجا پیش میرود که افراد متحجر را که با آنها روبرو میشود احیا کند تا از دخالت آنها در اهدافش جلوگیری کند. تسوکاسا پس از اخذ فرمول ترکیب احیا از سنکو، وقتی فهمید که سنکو میداند چگونه سلاحهایی بسازد که نمیتواند در برابر آنها دفاع کند، سعی در قتل او دارد. تسوکاسا با اعتقاد به موفقیت کشته شدن سنکو، برای شروع تأسیس جناح خود در دنیای سنگی را ترک میکند.
پس از بهبودی از تجربه مرگ نزدیک، سنکو قبیله ای از مردم را که قبلاً در این کره خاکی زندگی میکردند کشف کرد و این را فرصتی برای ایجاد پادشاهی علم خود میداند. این افراد در اصل مردد هستند، اما سرانجام مزایایی را که علم میتواند برای بقای آنها به همراه آورد، یادمیگیرند. با گذشت زمان، قبیله سنکو بیشتر مورد اعتماد قبیله قرار میگیرد و سرانجام از گذشته آنها یادمیگیرد - جایی که او متوجه میشود این دهکده توسط شخص پدرش به همراه ۵ فضانورد دیگر که به دلیل قرار گرفتن در ایستگاه فضایی بینالمللی در زمان وقوع آن حادثه ایجاد شدهاست. پادشاهی علم سنکو همراه با متحدان و دوستان جدید خود درگیر جنگ با قبیله تسوکاسا میشود و در نهایت پیروز میشود و خود را به عنوان نیرویی حساب میکند. پس از پیروزی، آنها دریافتند که پدرخوانده سنکو فلزات گرانبهایی را به جا گذاشتهاست است که میتواند به عنوان کاتالیزور برای تولید انبوه مایعات احیای در جزیره نزدیک که در حال حاضر توسط قبیله ای معروف به پادشاهی سنگ ساکن است، استفاده کند و دارای دستگاهی است که برای متحجر کردن جهان استفاده میشد. این هم 24 قسمت داره.
تموم شدش خداحافظ
پارت بعد رو فردا یا پس فردا میزارم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)