های گایز😍کلارا هستم اومدم با پارت ۳ ابشار جاذبه☺چون خیلییییییییی از داستانم استقبال شد پارت ۳ رو هم گذاشتم😗لایک و نظر فراموش نشه و اگه پیشنهادی یا انتقادی داشتید حتما بگید🤗
استنلی:«به من نگو عمو استنلی!»
گفت:«سویل تو اینجا چیکار میکنی؟»
«خب از اونجایی که بیل برادر کوچیک منه و منم بزرگترین دختر خاندان سایفر ها هستم تصمیم گرفتم بیام معما کده و ببینم در چه حالید!»
و وقتی داشت این هارا میگفت پنکیک دیگری را در دهانش گذاشت.
فورد اهی کشید و گفت:«خیله خب باشه.»
دیپر داد زد:«چیییییییی؟!؟!؟عمو فورد اون خواهر بیل ممکنه خطرناک باشه یعنی منظورم اینکه خیلی خطرناکه!»
میبل گفت:«به نظر من دبپر درست میگه اما سویل خیلی مهربونه و بعید ازش بخواد به ما صدمه برسونه!»
استنلی گفت:«اما من کاملا مخالفم!اون شیطون تک چشم کاملا شهر رو از بین برده بود!»
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
وای من عاشق این داستانممممم
هیچوقت دست از نوشتنش بر ندار😆
از داستان من که فقط یک نفر طرفدارشه بهتره🙄
من به خاطر اون یک نفر دارم ادامش میدم
اسمش ماجراجویی های الیزابته🙂
پارت بعدی رو سریع بزار
وای ممنون حتما گذاشتم تو صف بررسی حتما داستانت رو میخونم(⌒▽⌒)
عالیییییی پارت بعدیووووووووو بزاررررررررر❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ممنون❤
زود میزارم😍
عالی پارت بعدی کی میزاری😁