14 اسلاید چند گزینه ای توسط: مهلا انتشار: 4 سال پیش 47 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام من برگشتم
سلام من هما هستم ما سال پنجمی هستیم دلیل اینکه نویسنده چند سال جلو به خاطر این بود که تو این چند سال به اتفاق نیفتاده بود و داستان تازه شروع میشه ما قدرت های خاصی داریم ما بال داریم و هروقت خواستیم جمعش کنیم و بره تو بدنمون اینو دامبلدور یادمون داده الان داریم میرویم کلاس معجون سازی پرفسور اسنیپ یا برج زهرمار مدرسه
......
از زبان رضا اهههه باز این این پرفسور اسنیپ من موندم چطوری دامبلدور این برج زهرمار را استخدام کرده نگاهم افتاد به هما که منتظر هرمی است (هرمیون میگن هرمی)دیدم هرمی اومد هری گفت هرمی چیشده هما گفت خانوم خواب مونده بود بدویین بریم که باید همین طوری اشهد بخونیم مام که تازه یادمون افتاد با اسنیپ کلاس معجون سازی داریم دنبال هما دبرو که رفتیم
رسیدیم که اسنیپ گفت امیدوارم دلیل داشته باشید در این صورت تنبیه میشید بسم الله الرحمن الرحیم خدایا خودم سپردم بهت که دیدم هما گفت مقصر منم من خواب موندم و بقیه منتظرم بودن اسنیپ گفت پس فقط تو باید تنبیه بشی دستاتو بگیر جلو همام اورد اسنیپ با اون ترکه اش دستای همارا میزد از زبان هرمیون
از زبان هرمیون من دیر کردم اما هما تنبیه میشه ازش ممنونم هما رفت و دستاشو برد جلو که اسنیپ ۵تا ترکه زد رودستش دوباره پنچ تا زد گفت برای دروغ گفتن تنبیه شدی که میشه پنچ ترکه که خوردی و اخراج از کلاس برای امروز هما وقتی داشت میرفت لبخند رو لبش نشست مالفوی گفت دورگه گفت ساکت رفت کتاباش را برداشت برد
از زبان رضا هما رفت کلاس تمام شد رفتم دنبال هما دیدم تو پاتوق همیشگی مون خوابیده بود به دستاش نگاه کردم دیدم خون اومده اسنیپ عوضی بیدارش کردم دستشو پاک کردم
خلاصه کلاس جدید شروع شد مارفتیم دیدیم بسم الله الرحمن الرحیم این کیه زنه لباس صورتی پوشیده البته پوشیده که چه عرض کنم تو صورتی غرق نشستیم دیدیم یه کتاب انداخت جلمون گفت کتابای جدید است به بقیه نگاه کردم هما و هری هرمی تو شکن ترسیدم سکته را بزنن بعد دیدم نه این زنه نه تنها رومخ بود بلکه حرف میزدی ادمو قورت میداد خلاصه یه ماه گذشت دیدیم یخ بابا ایشون معلم نیستن که هیچ مدرسه گرفتن دست خود قانون میذاره میره ومیاد به پیشنهاد هرمی میخوایم ارتش دامبلدور را تشکیل بدیم چون دیدیم دست رو دست بذاریم بدبخت میشیم از یه طرف هری هی کابوس میدید
اعضای ارتش دامبلدور اینا هستن:من هرمیون هری هما ونویل خانواده ویزلی چو،لونا ، وغیره اما همشون قابل اعتمادند امروز کلاس داریم بعدش تو سالن نیازمندی های گریفیندور کلاس داریم اما خدا وکیلی خیلی زحمت کشیدیم هما وهرمی هیچ کوتاهی نکردند و هم به پای من و هری زحمت کشیدند معلم شدن ودارن به ارتش درس میدن از اون طرف دارن برای سمج درس میخوانند بقیش از زبان هری
رضا همه حرفارا زد تو حیاط بودیم که هما گفت (یکم کمدی کنیم) بچه ها پاترونوس بهشون یاد بدیم ؟گفتم اره اما فعلا زوده میتوانیم به بعضی از بچه ها یاد بدیم مثل چو یهو دیدم یکی پس گردنی زد برگشتم دیدم هرمی بود گفتم مرض داری گفت فکر کنم تو داری پاترونوس به همه یاد میدیم اه شیطونه میگه برم یدونه ابرا کاظرابرا نصیبش کنم دیدم هما و رضا تو بغل هم میخندن به هرمی هما گفت بدویید بریم سراغ کلاس هوس کردم اذیت کنم گفتم کدوم کلاس هرمی گفت هریییی اذیت نکن تا کتک دومی را نخوردی رفتیم سر کلاس
رفتیم سر کلاس هما شروع کرد از زبان هما شروع کردم سلام ما میخوایم امروز یک درس مهم یاد بدیم اونم اینه اسپترو پاترونوس وردی که در مقابل مجنون گرها اسلحه به حساب میآید شنیدم میگن همون وردی که سال سوم بهشون یاد دادن کار هری به وزارت کشید اهی کشیدم هنوزم از هر طرف طعنه و تیکه میخوریم اما مهم نیست درس شروع کردیم صفحه بعد پاترونوس هارا میگم
هما:سمور هرمیون سمور هری گوزن رضا گوزن خانواده ویزلی گور کن غزال و شیر و غیره صفحات بعد ظاهر و شخصیت هرمیون و هما ورضا و هری را تعریف کردم
هما:دختری ارام ومغرور و در عین حال خشن و صد البته تنها شمشیر بازی بلده و طراح هست و رضا مدلش است درس خوان و مثل هرمی شجاع این اخلاق ظاهر میشه لاغر و مثل هرمیون بااین فرق که چشماش مثل رضا بود
هرمیون:دختری شجاع و درس خوان به هما وابسته است و در حق کسی کوتاهی نمیکنه اگه کمکی بتونه بکنه میکنه ظاهرش لاغر اقا من دستم داغون شد برید تو عکس ببینید
هری پسری ارام و بی ازاری است مهربون اما از خون کسی نمیگذره خلاصه اخلاق هری همه میدونن دیگه نیازی به توجیه نیست
رضا هم مثل هما ظاهرش لاغر و خوشگل چشماش قهوه ای روشن است امیدوارم دوست داشته باشند
14 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
دنبالی بدنبال
خوب بود ادامه بده
حتما ممنون میشم بدونم چرا کسی تستامو نمیخوانه البته همین دونفر هم که لطف کردند و نظر گذاشتن عالیه من خودم به شخصه از طرفداران این دوتا هستم ولی اگه جواب سوال را بدین ممنون میشم
سلام من واقعا متاسفم انگار من چند تا چیز جا گذاشتم اولن هما دختری هست که علاوه بر ویژگیهاش نمیذاره حقش خورده بشه برای همین هم اسنیپ فکر میکنه حاضر جواب است برای همین هم هما را با ترکه زد و اینکه هما موهاش بلند ولخت اما هرمیون موهای بلند و فر فری داره در ضمن من وردها را از روی فیلم میگم
امیدوارم خوشتون اومده باشه
آره مهلا جالبه ولی ای کاش تنبیه رو به عهده ی فلیچ میزاشتی این طوری باحال تر میشد :)
اسنیپ دانش آموزها رو با ترکه تنبیه می کنه؟!؟!؟!؟! اون فوق فوقش عصبانی بشه، از گروهشون امتیاز زیادی، کم میکنه! راستی اون آواداکداورا و اکسپکتو پاترونام هست!
یه خورده داستانت رو تغییر بده.
باهات موافقم