بازم منو غافلگیر کردین😁خیلی سریع دوباره نظرات رو کامل کردین💚کاشکی برای ماه کامل هم اینجوری نظرات کامل میشد😢
توی ماشین هیچ حرفی بین منو یونگی رد و بدل نشد.این سکوت خیلی برام آزار دهنده بود ولی نباید خودم رو مشتاق به حرف زدن باهاش نشون بدم.بعد از چند دقیقه یونگی سکوت رو شکست و شروع کرد به حرف زدن:خب سوفیا ازت چندتا درخواست دارم.۱-سعی کن اگه خواستی الکلی شرابی چیزی بخوری خیلی نخوری که مست بشی-۲-سعی کن تا جایی که میتونی کنارم بمونی.سوفیا:خیلیه خب😪یونگی:رسیدیم،پیاده شو.سوفیا:باش
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
27 لایک
تو و داستانت عالی هستین پارت بعد پیللییززز😂❤
گذاشتم توی بررسیه
عاللیییییییی بود پارت بعد رو کی می زاری
میخوام بنویسمش
اجی کامنت ها به ۱۴ تا رسیده کی میزاری
عاجی من میخوام امروز پارت بعدی رو بنویسم.
احتمالا فردا یا پس فردا منتشر بشه
عالی بود رفیق میشی من غنچه ام ۱۷ سالمه
حتما عاجی
نگار
۱۲ سالمه
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
من هی کامنت می زارم تا بشه ۱۸ تا
هر پقدر دوست داری بزار😂
فقط کامنت ها باید بشه ۱۴
سلام من از داستانت خیلی خوشم اومد میشه اجی شیم من رها هستم ۱۶ سالمه
خوشحالم که از فیکم خوشت اومده
حتما عاجی
نگار
۱۲ سالمه
پارت بعدی رو زود بزار 🙂🌼
حتما میزارم
ولی باید کامنت ها کامل بشه
عالی بود 💦✨
عالی بدودღ🥰ღ
مرسی که خوندی