
بچه ها سلام.من شنبه دوشنبه ها نمیتونم داستان بنویسم چون تا ساعت سه کلاس دارم و وقت نمیشه الان ۱۴ درصد شارژ دارم ولی می نویسم هرجور شدهههههه و اینکه اگه تو پارت ۱۰ نوشتم ((عشق و طمع فصل دوم((انتقام از بعد تاریک))بدونین تو پاراتای بعد مینویسم انتقام از بعد تاریک ۱ یعنی فصل دومش میاد.خواستم اطلاعات بدم بهتون خب بریم سراغ داستان بریم ببینیم چی میشه.
دقیق نمیدونم سنگهای ابدیت چی هستن ولی اینو میدونم که یه سری قدرت میاد تو اون سنگا که درواقع مال اونی هست که بهش قدرت دادیم این باعث میشه قدرتمون تو بدن دیگران یکسان بشه و موجب تموم شدن قدرت سایفر ها نشه. (توی آخرین پارتی که راجع به این داستانه یه تست درست میکنم قسمت سوال ها است)که دیدم ویل داره مباد سمتم داد زدم چیه دوباره چه گندی زدی؟گفت میشه آروم حرف بزنی؟گفتم اره فقط بگو چی شده؟گفت قفل بعد تاریک باز سده و مایس دنبال اینه که به همه جهان حکومت کنه.گفتم چی شدهههههه یا خدا.گفتم باید یه کاری کنیم دیپر متوجه نشه خودمون بریم.گفت این باعث میشه قدرتت رو بگیره.گفتم عیب نداره.من تا الان....۵ بار قدرتم گرفته شده خودم کش رفتم.گفت الحق که دیوانه ای.هیچی یه ورد بلد بودم اونو بالا سر دبپر خوندم بیهوش شد گفتم آخیش تموم شد.رفتیم بعد تاریک.کیل گفت بچه ها اگه بمیریم من همتون رو خیلی دوست داشتم.گفتم میشه حرف بیخود نزنی.رفتیم تو بعد تاریک که دیدیم مایس گفت:به به یل سایفر زرد رنگ که خل و چل است و خوش گذرون با یه سایفر آبی که درحال آبغوره گرفته با یه سایفر قرمز که همیشه عصبانیه میخوان مارو شکست بدن.گفتم نه نه نه.اصلا دست کم نگیر هیچ کدوممون رو.گفت واقعا میبینیم. مایس گفت...
ویل تو که نمیخوای ناامیدم کنی ببینم مگه همیشه بیل بهت دستور نمیداد؟از زبان کیل:اونورم رو نگاه کردم ببینم بیل چطوره.دیدم نیست. همه جارو نگاه کردم تا دیدم کار مایس بوده. فقط میخواسته بیل رو بگیره که ما به دستوراش عمل کنیم.از زبان ویل بیل رو گرفت گفتم حق نداری بیل رو بگیری.گفت واقعا؟پس چرا الان گرفتمش؟ از زبان بیل:وای باید یه کاری میکردم.گفتم آها یادم اومد.یه کاری بلد بودم.یه ورد بود. گفتم :شانزا(فرار)کجا رفتم بدترین جای ممکن.آخه چرا کنار ویل.گفتم نه نه نه کامل منو نگرفتی.کفت چیییی؟چطوری فرار کردی؟
من که کاملا بی حس شده بودم.برای اینکه زیادی از قدرتم استفاده کردم.پس یه ورد خوندم قال قضیه رو کندم.رفتیم تو قصر قیافه دیپر رو دیدم در رفتم??داد زدم الفرار یا خداااا.گفت چی کار کردییی؟گفتم غلط کردم غلط کردم.گفت خوب شد.
هیچی داشتم در میرفتم.فردا اصلا نمیتونستم راه برم.وای خدا خیلی بد بود.آها چی کار میکنم،هیچی میرم تو اتاقم?که کیل گفت بریم یه خورده شیطنت.به دیپر کرم بریزیم؟منم شیطونیم گل کرد اصلا حواسم به دیپر نبود گفتم من همیشه برای کرم ریختن آماده ام. رفتیم کرم ریختیم. هی اذیت کردم.آخر مجبور شدیم دوتایمون در بریم.در حال دویدن میخندیدیم.انقدر خوش گذشت هیچ وقت ویل پایه اینکار نیست.فقط قانون فقط قانون.اه.
بعد رفتیم به ویل کرم ریختیم من فرار میکردم و کرم میریختم،کیل فقط کرم میریخت.خلاثه بعد این کارا رفتبم رو زنین ببینم هال دوتا دوقلو های پاینز چطوره هنوزم ازم متنفرن؟وقتی منو دیدم فکشون افتاد پایین.فکر نمیکردن زنده باشم مثل اینکه دیپر بهشون نگفته بود.بعد کلی حرف زدن با دوقلو های پاینز رفتم تو بعد خودم دیدم دیپر خیلی عصبانی بهم نگاه میکنه.گفتم چی کار کردم اینطوری نگاهم میکنی؟گفت هیچی مثل خودت میخواستم کرم بریزم.کلی خندیدم.رفتم بعد تاریک.
چرا؟چون میخواستم حال مایس رو بگیرم.گفتم هی مثلث سیاه بیریخت.ایندفعه تنها اومدم.میخوام باهم بجنگیم بدون هیچ کس دیگه
از قدرتمند ترین طلسم هام استفاده کردم.مثلا...موج بدبختی...توهم دیوانگی...(کل اینارو تو آخرین تست راجع به این داستان توضیح میدم نگران نباشید)یا مثلا...همله توربو مردگان البته این یکی بهاش ۱۰۰ تا روح بود من هزاران هزاران روح دارم به این زودیا تموم نمیشه.بعد این کارا مایس گفت تو بردی.بسه.گفتم حالش رو میگیرم.
رفتم بعد خودم ویل گفت چرا رفتی بعد تاریک با پته پته گفتم:برا..برای..هیچی همینطوری???چیزی به ذهنم نرسید در رفتم چون از قیافه اش معلوم بود میخوست کله ام رو بکنه.
خب این پادت تموم شد ولی ببخشید اگه کوتاه بود همون طوری که اول تست گفتم ۱۴ درصد داشتم الان شده بود پنج درصد زدم تو شارژ نوشتم.?
راستی تست های:نیمه اکسولاتل(حیف تموم شد)-روح کهکشان-داستان فصل سوم آبشار جاذبه-الیزابت و اریدا باتر فلای-آبشار جاذبه جدید-بیشتر شدن لحظه به لحظه عشق من به کت نوار-امپراطور هفت بعد-جاذبه صفر درجه-زندگی عجیب من رو بخونید خدانگهدار عزیزای دل
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها یادتونه اول تست گفتم ۱۴٪ شارژ دارم؟و گفتم اگه کم بود ببخشید،الان وقتی می خونم میفهمم خیلی هم نسبت به پارت های قبل زیاد نوشتم.🤦♀️🤣😂
بچه ها من جمعه براتون مینویسم چون امروز بی نهایت کار دارم من مشق زبان انگلیسی دارم مشق فارسی ریاضی همه چی قر و قاطی که من ازشون متنفرمممم.خیلی ما مشق زیاد داریم بخاطر همین جمعه مینویسم که خیلی منطقی وقت داشته باشم.
ممنون منو تبلیغ کردی منم تبلیغات میکنم عالی بود من که خیلی خندیدم
منم خیلی خندیدم خیلی بامزه بود یه چیزی بگم اولین نفری که تست هام رو میخونه خودمم
ممنون عزیزم دختری ؟
بله دخترم
منم دخترم اسم من فاطمه زهر است
اسم تو چیه؟
سارینا عامری هم اسمم هم فامیلی ام
خوشبختم سارینا
آقا من فکر نمیکردم بتونیم از مایس و میسو و امپراطور هفت بعد اینجوری استفاده کنین شخصیت ها رو من ساختم ولی خداییش خیلی خندیدم
عزیزم از داستان های منم استفاده کرد ولی خدایی من هم سن اون بودم فرق بین سوسیس و کالباس رو نمی دونستم الانم نمی دونم
خداییش با سن کمش تخیل و نویسندگیش عالیه
تو منو که ۱۴ سالمه به وجد میاری
راستی پارت بعد امپراطور هفت بعد منتشر شده
سوسیس رو باید بپزی و سرخ کنی کالباس رو همین طوری میخوری اینم فرق سوسیس و کالباس
آقا اگه بیای تو ذهن من هیچی جز تخیلاتم نمیبینی البته من خودم انتظار دارم کلی هیولا ببینم تو ذهنم ولی در کل ذهن من پر تخیله
من فقط عاشق کرم ریختن بیل هستم
بازم عالی بود