6 اسلاید صحیح/غلط توسط: ❥мøøи❥ انتشار: 3 سال پیش 225 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
هااای گایز..اینم پارت بیستم..امیدوارم خوشتون بیاد..انرژی و لایک یادتون نره..
اینم از چتشون😉😉
فقط سیو جین😜
......
تی/اس:(از حرفی که زد سرخ شدم از خجالت..فکرشو نمیکردم به روم بیاره اتفاق عصرو..یکمم ناراحت شدم و جوابشو ندادم.مگه خب چیکار کردم که اینجوری عصبانی میشه؟نت و قطه گردم و گوشید قفل کردم و روی میز کنار تخت گذاشتم و چشامو بستم..بعد از کلی فکر خوابم برد)
جین:(وا..چرا جواب نمیده؟؟
نکنه چیزی شده؟؟ینی ناراحت شد؟؟وااای حالا چیکار کنم؟پیامامم که جواب نمیده..کلی له خودم لعنت فرستادم که چرا اون حرفو زدم.بیا جین همین اول کار گند زدی..تازه همین عصری بهش اعتراف گردی اما ازش نخواستی قبول کنه و باهات قرار بزاره..اگه بگه نه چی..هووووف...کلی با خودم فکرای عجیب کردم که بعدش خسته شدم و خوابم برد)
تی/اس:نه نه خواهش میکنم...لطفا کاریش نداشته باش..لطفا ازم جداش نکن...من بدون اون نمیتونم..نه نههههه....(یهو از جا پریدم که بعد چند ثانیه فهمیدم همش یه خواب بوده..کل صورتم عرق کرده بودو اشک میریختم..خواب دیدم منو جین داریم از هم جدا میشیم..تو اون لحظه حس عجیبی داشتم..انگار اگه نباشه منم نمیتونم زندگی کنم..میترسیدم..واای با کار دیشبم همه چی خراب شد..نکنه اتفاقی براش بیفته..به سمت گوشیم هجوم اوردم و برش داشتم..قفلشو باز کردم و نت و روشن کردم..وارد صفحه چت شدم که دیدم کلی پیام از جینه...
تو ساعتای مختلف از دیشب و صبح زود و همینطور یکساعت پبش پیام داده بود که کجام و چرا ان نیستم و جوابشو نمیدم..پیاماشو سین کردم و براش تو یک پیام نوشتم
*امروز ساعت ۵ همون جای دیروزی*
گوشیو قفل کردم و بع سمت سرویس رفتم ..دست و صورتمو شستم و مسواک زدم..لباسامو عوض کردم و موهای بلند و لختمو شونه کردم و بستم..با خوشحالی به سمت پایین رفتم..بعد از خوردن صبحانه با مامان و یکم صحبت باهاش رفتم سمت اتاقم ..تازه یادم اومد امروز باید برای ثبت نام کلاس برم...چندتا مدرک میخواستن که همشونو داشتم..بعد از قرارم با جین حتما میرم...پشت کامپیوتر نشستم و کلیپ و ویدیو از جین و پسرا دیدم و کلی باهاشون اشنا شدم...)
(چند ساعت بعد)
جین:(صبح بعد بیدار شدنم زود گوشیمو برداشتم و دیدم که پیام داده..زود صبحونه خوردم و یک ناهار درست کردم برای پسرا و خیلی کم ازش خوردم..انقد استرس داشتم و بیقرار بودم که فقط ببینمش اشتهایی نداشتم...ساعت۴بود..زود یک حموم ۱۵دقیقه ای رفتم و موهامو با سشوار خشک کردم و مرتبشون کردم..یک تیپ مشکی زدم و ادکلن و رو خودم خالی کردم و گوشی و کلیدای ماشینو برداشتم و به سمت پارکینگ رفتم..به پسرا گفتم که میرم تی/اس و ببینم فک کنم از حسم بهش خبردار شدن..با سرعت به سمت محل قرار روندم..و بعد چند دقیقه تو ترافیک رسیدم..ساعت۵:۰۵ دقیقه بود..جایی که دیروز نشسته بود نشستم و منتظرش شدم)
(عکس بالا استایل جین)
تی/اس:(بعد خوردن ناهار زود به سمت حموم رفتم و یه دوش درست حسابی گرفتم و موهامو با سشوار خشک کردم و اتوشون کردم...لباسمو عوض کردم و داخل کمد دنبال یک لباس خوب گشتم ...بعد کلی گشتن یک لباس پیدا کردم و روی رگال اویزونش کردم..رو صندلی میز ارایشم نشستم و یک ارایش ملیح و کم کردم..مدارکمو داخل کیفم گذاشتم و گوشیو کلید ماشینو داخل کیف انداختم...ساعت۴:۴۰بود...وااای دیرم شد..تا برسم و تو ترافیک بمونم طول میکشه..زشته دیر برسم..ابروم میره..زود لباسمو پوشیدم و کفشامم پام کردم و کیفمو برداشتم وبا ادکلن مارکم دوش گرفتم...به سمت پارکینگ رفتم و سوار ماشین شدم وبا سرعت روندم...ساعت ۵:۱۰دقیقه بعد از پشت سر گذاشتن کلی ترافیک رسیدم..به سمت جای دیروز که نشسته بودم رفتم..از پشت صندلی و دید زدم که دیدم رو صندلی نشسته و سرش تو گوشیشه و گاهی بلند میکنه و به اطراف نگاه میکنه..اخییی بچم منتظره😂😂🤦♀😐)
(عکس بالا استایل تی/اس)
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
عالی
خیلی خوب و عالی👏👏👏👏👏❤😍🤩
مرصییی😘😉