
ماه خونین یه وانشات عاشقانه و درام جذاب برای طرفدارای خوناشام (از جمله خودم 👈🏻👉🏻) تعداد پارت:ده پارت
صبح با صورتی که از اشک خیس شده بود چشم هام رو باز کردم ، دور تا دور اتاق رو نگاه کردم اما جونگکوک نبود . تنها نامهای کنار تختم بود ........................ _قول میدم امشب ، اولین شبیه که با گرفتن انتقام دلی میخوابی. 《Jk》
آماده شدم و به طبقه پایین رفتم . +سلام استاد جاری ×سلام +استاد کی برای تحقیق میریم؟؟ ×شب حدود ساعت دوازده میریم چون باید روی حیواناتی که شب ها عملکرد دارند تحقیق کنیم +چشم ، ممنونم ! پس من میرم واسه شب آماده بشم .( استاد جاری کیم تهیونگهههه چجوری نمیپره بغلشششش)
تا ساعت یازده شب خودم رو با کتاب خوندن و دوش گرفتن و موبایل سرگرم کردم اما دیگه وقتش بود آماده بشم . با نور موبایلم توی تاریکی لباس زیر ست مشکی رنگم رو پوشیدم و دنبال شلوار مشکیم بودم ، میخواستم امشب تماما مشکی بپوشم به یاد خواهری که الان میدونستم قربانی عشقی اشتباه شده . وقتی شلوارم رو پیدا کردم کسی از پشت سر صدام زد ؛ به خاطر صدای توفان بیرون و تاریکی با ترسی چند برابر به سمت عقب برگشتم که جونگکوک رو دیدم . سریع خودم رو پشت در کمد قایم کردم +تو از کی اینجایی ؟؟ برو بیرون تا لباس بپوشم _وقت نداریم فقط میخوام یچیزی رو بدونی و بعد انتخاب کنی +پس حداقل ملحفه رو تخت رو بده تا بپیچم به خودم
+بگو می شنوم _گفتی میخوایی یاد بگیری روش سنتی چیه و خودت انتقام خواهرت رو بگیری +بهت میگم تا ببینی بازم میخوایی یا نه و اگه جوابت مثبت بود بهت کمک میکنم . تمام وجودم گوش شد تا حرف هاش رو بشنوه. _برای اینکه مثل من و خواهرت بشی و خوی وحشی درونت اجازه داشته باشه یه گرگینه رو به طبیعت برگردونه باید یک خوناشام که خوی وحشی درونش بیداره گردنت رو گاز بگیره . هنوزم حاضری این کار رو انجام بدی؟ من حاضر بودم برای انتقام خواهرم هرکاری کنم . پس با تکون دادن سرم موافقتم رو بهش اعلام کردم.
از روی تخت بلند شد و دستم رو گرفت ، من رو پشت به خودش در آغوش کشید و موهای به رنگ شبم رو ، روی شونهی راستم ریخت . از بر خورد سر انگشت های گرمش به بدن سردم تکونی خوردم که باعث شد حلقه دستش رو دور کمرم محکم تر کنه . سرش رو نزدیک گردنم آورد و و با لمس لباش روی لالهی گوشم گفت ؛ _به خاندان جئون ومپایر خوش اومدی ا/ت و بی مقدمه دندون های نیشش رو توی شاهرگ گردنم فرو کرد ، اما جدا از سوزش جای نیشش حرکت لب هاش روی گردنم حالم رو خراب تر میکرد . اونقدر حالم دگرگون شده بود و توجهم به حرکت لبهاش و مکش خونم توی دهنش بود اصلا توجهی به ملحفهای که دیگه دورم نبود نکردم . وقتی کارش تموم شد روی جای نیشش رو لیس نه چندان آرومی زد و بدون نگاه کردن به من از تراس اتاق پرید .

منتظر پارت های بعدی باشید 🖇⚡این وانشات متفاوته چون توی کره نیست و خیلی تصورش براتون راحت تره لایک و کامنت و فالو یادتون نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود 🎀