🌙زیبا تر از ماه p³💛

من و رزی تصمیم گرفته بودیم کع پیاده تو شهر بگردیم واس همین بدون ماشین رفتیم بیرون. با این آرایش و استایلم واقعا شبیه کره ای ها شدم.با خودم گفدم یعنی چی؟خب من کره ایم دیگع!! به فکر خودم ریز ریز خندیدم

توراه کع داشتیم میرفتیم چن تا پسر ازمون شماره خواستن ولی ما اهمیتی ندادیم.بقول رزی خوشگلی دردسر داره😌(😐😂). رفتیم بع یه کافه خیلی بزرگ.

رزی:موچی، اینجا پاتوق منه کلی چیزای خوشمزه دارن و همیشه منو شون تکمیله؛باحاله نع؟؟. جونگ مین:واو،این عالیه،هم بزرگه و هم شیک.

......جونگ مین:اگع انقدر عالیه پس چرا خلوته؟. رزی: اولاً الان ساعتیه کع مشتری کمتر میاد ، دوماً همچینم خلوت نیستا یع نگاه بنداز اونجا!. من بع جایی کع رزی داشت اشاره میکرد نگاه کردم ، دیدم بعله، حق با رزیه این کافه کلی طرفدار دارع.

جونگ مین:خدای من!این عالیه. رزی گفت: پس چی فکر کردی؟من تورو جای بد نمیارم کع😌. از رزی پرسیدم:حالا رو این استیجی کع ساختن منم میتونم برقصم؟. رزی:آرع، مخصوص مشتریاس دوس داری برقصی موچی؟ وای!آرع، فرصت خوبیه.

رزی بهم گفت:فقد حواست باشه،باید مثل همیشه عالی برقصی چون جایزه دارع. جونگ مین:چه جایزه ای؟ رزی:5تا سفارش رایگان. جونگ مین:یسسسس من برنده میشمم. رزی:فایتینگ🤞🏻❤

خب اسلاید اضافه اومد🤦🏻‍♀️😀 منتظر بقیه داستانم باشیددد🤞🏻😚😚😚