
?سلام خوبین؟ خب اینم از داستانی کا خواسته بودین چون درخواستی داشتیم^^ دو پارته و پارت بعدی رو زود میزارم
راستی قبلش هم لطفا به داستان " با بی تی اس و دوربین مخفی " که گزاشتم هم سر بزنین و ببینین...خب خب خب امروز تولد بهترین دوستمه! یکی از دوستام که اونم مثل من بلینک هست .. الان اومدم مغازه بادکنک فروشی چون میخوام براش چند تا بادکنک هم ببرم...به نظر من دوست من واقعا خوش شانسه اون روز تولدش با جیسو یکیه ! رفتم سمت بادکنک ها و سعی داشتم تا یک رنگ خوب پیدا کنم و بخرم.
دستمو گزاشتم روی یک بادکنکی که توش هم صورتی داشت هم مشکی اما بعد ست یکی دیگه هم اومد روی دستم انگار که اونم انتخابش همینه !
سرمو اووردم بالا میخواستم بگم که بادکنک رو اون ورداره اما پشیمون شدم فقط یکی مونده بود و من اونو برای جشن لازم داشتم چون دوستم بلینک بود ولی از کجا معلوم این دختری که میخواد اینو برداره هم بلینک باشه؟
تو همین فکرا بودم که خیلی مستقیم بهم نگاه کرد ... صبر کن...جیسو؟ اونم برای خرید به اینجا اومده؟ هیچ حرفی نتونستم بزنم چون جیسو گفت که کسی نباید بفهمه لوازمشو از کجا میخره منم گفتم باشه و خیلی اروم جوری که کسی نشنوه گفتم : تولدت مبارک جیسو شی وااااو
جیسو : ممنونم عزیزم...من: ولی مگه تولد شما نیست؟ نباید الان افراد دیگه میومدن تا براتون از این وسایل ها بخرن؟ ... جیسو: نه آخه هرکدوممون داریم یک چیزی میخریم و اونا اینجا نیستن... من: آها...خب باشه.. ... همینطوری فقط بام نگا میکردیم گه من فهمیدم که کل مدت دستم تو دستش بوده ... دستمو اووردم کنار و گفتم: آمممم... خب...پس شما این بادکنک رو بردارید
جیسو: نه مشکلی نیست الان زنگ میزنم به لیسا از یک جای دیگه بخره... با شنیده اسم لیسا یک لبخند گنده اومد روی لبام که سریع جمعش کردم ? بنظرتون جیسو درباره من به لیسا میگه؟
فروشنده که یک مرد میانسال اما قد بلند بود متوجه ما شد و امد سمتمون: هی نگران نباشین من هنوزم ازش توی انبار دارم الان میارم...یک لحظه ^^
تشکری کردم و جیسو هم همینطور ..یک دفعه یک چیزی به ذهنم رسید یعنی خیلی چیزا! دوست دارم همشونو یکی یکی عملی کنم پس گفتم.... . من: اوه راستی امروز تولد دوستمه میشه عکس بگیریم و بهش نشون بدم ؟ حتما خوشحال میشه! ... جیسو اوکی رو داد و بعد منتظر برگشتن فروشنده شدیم
فروشنده: وای خدایا من چطور همون اول تو رو نشناختم جیسو؟ واو جیسو داره از مغازه من خرید میکنه؟ خیلی خوشحالم... و من با خودم گفتن که آیا اینم بلینکه؟ ..خب فکر کنم تنها چیزی که کم داشتیم همین بود !.
پارت بعدی که پارت آخره رو حتما دنبال کنین مراقب خودتون باشین کامنت هم یادتون نره ??
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تست با بی تی اس در اردوگاه تایید شد ^^
توروخدا بگو راجب جيمينه*-*
😌...ادامه دارد
واى از جنى و جيمين و بكهيون خيلى درخواستى دارى بساز ديهT_T
الان که از بی تی اس گزاشتم داره تایید میشه اما بعد از بکهیون احتمالا
سلام عالی بود منتظر پارت بعدی هستم راستی از رزی بزاررررررررررر
مرسئیی
میگم دو چرا نمیاددددد
آه خسته شدم?
نمیدونم :/ واقعا چرا تایید نمیشه؟
جنى
جيمين
بكهيون
درخواستى هاى من اينا هستن ^_^
اوکی ^^
دومی رو هم گزاشتم یکم طول میکشه اما خیلی نه...تقریبا زود
با لیسا هم بزار
با جنی هم همینطور
احتمالا با لیسا باشه
چه عجب بالاخره تأیید شد?
والا :/
عاالی بود فقط.اگه.مبشه از لیسا. هم تکی بزار
مرسی
اوکی..اما شاید قبلش از بی تی اس بزارم یه ایده خیلی ناب اومده تو ذهنم
آخ جوووووووووووون دوباره بی تی اس???????