سلام دوستان بازم منم خیلی ناراحت بودم چون بیشتر طرفداران رو از دست دادم و نمیخواستم ادامه بدم ولی چون به یه نفر قول دادم ادامه دادم
گفتم پلک دیدم جواب نداد گفتم ول کن نشستم رو تخت داشتم فک میکردم که کیه اون از زبان مرینت تیکی یه چیزی بهت بگم تیکی گفت باشه مرینت گفت تیمی من من من عاشق آدرین شدم تیکی گفت چی مرینت اما پدرو مادرت منم گفتم زندگیه خودمه خودم تصمیم میگرم با کی ازدواج کنم این موضوع رو به اونا میگم تیکی هم گفت خودت میدونی مرینت رفتم تا بهشون بگم که دیدم دارن حرف میزنن وایسادم ببینم چی میگم اونا میگفتن که میخوان منو بفرستن پیش لوکا ولی اون کی که بابام گفت اون موقع مرینت میتونه عاشق لوکا باشه باهاش ازدواج کنه فهمیدم که اون همون خواستگارس بلند گفتم نمیشه اول تصمیم میگیریم من با کی برم بیرون با کی نرم بعدشم کنو میفرستین برم من از پاریس نمیرم رفتم اتاقم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
بچه ها پارت6 رو دروازه گذاشتم هنوز تو برسیه😑😑😑
فیلیکس رو اباب شرارت کن بعد لایلا بیاد معجزه گر کلویی رو بگیره بشه مایورا
عالی بود.
به نظر من لایلا ارباب شرارت باشه اینطوری بهتره راستی میدونم این خیلی زشته ولی اگه میشه قول بده داستان رو ادامه بدی ممنون??
عالی
داستان من هم دنبال کن وقتی آمد در حال برسی است
دختر کفشدوزکی و گربه سیاه فصل۴ قسمت ۱
نه نه نه نه تو باید ادامه بدی چون داستانت عالیه عالیه عالیه
عالی
زود پارت بعدی رو بذار تورو خدا?????????????????????
????????
خیلی کوتاه بود.
قسمت بعد و طولانی تر بنویس❤