پسران گمشده. ... پارت 2

رفتم خونه تقریبا شب شده بود کلی فکرم مشغول بود برای اینکه یزره مغزم آرامش پیدا کنه قرص خواب خوردم و خوابیدم صبح بلند شدم لباس هام رو پوشیدم و رفتم مدرسه ایوا ک خونه نبود پس فک کنم تو مدرسه اس رفتم داخل و ایوا و لیسا رو باهم دیدم ک دارن حرف میزنن از چشای ایوا معلوم بود ک عاشق لیسا به برای همین مزاحم کفتر های عاشق نشدم وارد کلاس شدم و ایوا بغلم نشست ( از این به بعد ایوا رو با = و ا/ت دو با × نشون میدم ) = سلام ا/ت × سلام خوبی چطوری ببخشید دیشب قرص خواب خوردم زود خوابیدم = مرسی ممنون اره اشکال نداره منم شام نخوردم بدون تو × پس امشب شام مهمون من = ایوللللللل × ایوا اون سه تا کله پوک کجان = نمیدونم استاد اومد داخل و درس داد و رفت من و ایوا تو کلاس نشسته بودیم ک معلم بعدی بیاد

بعد مدرسه طبق قولی ک ب ایوا دادم رفتیم رستوران و مین کانگ هم دعوت کردیم در حین نگاه کردن منو بودیم ک یهو دیدم ایوا خطکش زد منو رو از دستش کشیدم و با چیزی ک دیدم شوکه شده بودم😨 ی عکس بود .... ی ... ع..کس وحشتناک عکسی ک دیدم ی نوشته بود ک با خون نوشته شده بود : اگر بازی رو ادامه بدید خون زیادی از دست میره .....

بریم زودددد = بشین * ولی ایو..= بهت گفتم بشین × بشین لطفا کانگ *بهم توضیح بدید = اگر الان توی تله باشیم پاگون رو از اینجا بزاریم بیرون کشتنمون پس باید خیلی مخفیانه بریم و تابلو بازی در نیاریم * چشم × الان چیکار کنیم؟= خونه نمیریم * بریم دفتر؟= نه میریم مدرسه *,× چییییییی😐= همه جا جز مدرسه رو میتونن وارد بشن * اوکی × پس قیافه هاتون رو درست کنین اول من ب بهونه دستشویی از در پشتی فرار میکنم بعدش شماها *,= اوکی

× بریم طبق نقشه پیش رفتیم و رفتیم مدرسه ولی با ترس و لرز فراوان گوشی هامون رو خاموش کردیم ک ردمون رو نزنن وارد مدرسه شدیم= شب رو باید اینجا بمونیم پس باید یه جا قایم × دفتر مدیر * فکرش هم نکن اونجا خیلی ترین اگه =بهتر از مرگه😕× پس بریم رفتیم تو دفتر معاون ها و کلید رو دزدیدیم وارد اتاق شدیم و در رو قفل کردیم ، دوربین ها رو قطع کردیم نشسته بودیم ک یهو صدای پا اومد هر کدوممون یک جا قایم شدیم مدیر بود اومد داخل و گفت :@ باید پیداشون کنی من اون ها رو زنده میخوام ، همین ک گفتم و گوشی رو قطع کرد و یک فلس از کشو برداشت و رفت من همونجا خوابم برد و صبح با صدای ایوا بیدار شدم لباس هام و مرتب کردم و زدم بیرون از اتاق داشتم راه میرفتم ک یهو صدای جیغ ی دختر بلند شد دویدم سمتش ک با یک کلاس پر خون مواجه شدم😨😨😨😨😨😨😨😨

اگر خودتون اومد تو کامنت ها بگید ک بازم ادامه بدم ممنون ازتون

بای بای