پسران گمشده..♡ پارت 1

سلامممممم من دوباره برگشتم با ی داستان دیگه امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیره بریم برای داستان باحالمون😄😉

راه افتادم سمت مدرسه قدم هام کوتاه بود چون عجله نداشتم ب ساعتم نگاهی انداختم * اوه فقط 10 دقیقه وقت دارم قدم هام و سریع تر برداشتم و رسیدم مدرسه وارد کلاس شدم خوشبختانه زود رسیدم تو همین فکر به سر میبردم ک ناظم اومد داخل و گفت معلمتون مریضه بچه ها امروز کلاس فوق العاده با خانم کانگ دارید آماده بشید زیر لب گفتم ای لعنت به این شانس از خانم کانگ متنفرم ایوا : اه ا/ت من دلم میخواد موهاشو بکنم( ایوا دوست صمیمی و بقل دستی ا/ت هستش ) ا/ت: هیسسس اومد خانم چغندر ایوا: اوکی بعد تموم شدن کلاس تو حیاط منتظر ایوا بودم ک حرف های 3 تا پسر توجه ام رو جلب کرد .... نامجون: دلم برا جین تنگ شده شماها چی؟ شوگا : اره ولی نمیدونم کجان 2 ساله ندیدیمشون کاش شمارشان رو داشتیم جیهوپ:😣 یاااااا خسته شدم از صبح تاحالا فقط حرف میزنیم بیاین یکی بخوریم نامجون : تو هم ک فقط فکر شکمتی😑😒 شوگا : اوففففف بیاین بریم دعوا بسته😐 بعد تموم شدن حرفشان تو ذهنم اسم(جین ) آنالیز میشد یهو یادم افتاد💡 جین اسم پسر دایی نا تنی ام بود یادم میاد ک رفته بود بوسان نکنه اینا منظورشان همونه ایوا: ا/تتتتتتت کجایییییی؟😬 ا/ت:😨 در خدمت تو ایوا: بیا بریم ساندویچ سفارش دادم ا/ت: امدم عسلی😐😂 نیم ساعت بعد .........

ا/ت: اممممممممم .... ایوا ایوا: جانم ا/ت: میگما جین رو یادت میاد ایوا: مگه میشه اون عوضی رو یادم بره😡 ا/ت: خیل خوب حالا جوش نیار ببین چی میگم این سه تا پسر عجیب خفن ها هستن تو کلاسمان ایوا: اوک ، خوب ا/ت: داشتن با هم حرف میزدن و دلشون برا جین تنگ شده ایوا: آخه خنگگگگ صدتا آدم ک اسمشان جین عه تو دنیا وجود داره ا/ت : اون صدتا آدم 2 سال پیش رفته بودن بوسان یا سه تا دوست خفن داشتن؟😑 ایوا: حق با توعه ا/ت : شیری یا روباه؟ ایوا : شیر ا/ت: پس بزن بریم آقا شیره😂😈 ایوا : برو تا نزدم بشت

رفتیم دفتر مون در رو باز کردیم مین کانگ : ایواااااااا، بدبخت شدیم(مین کانگ همکار ا/ت ایناس ) ایوا: چه شده است ای مارکو😨😂 ا/ت: طبق معمول میخواست جزو بده😐😒 مین کانگ : من رفتم قهوه بیارم😞😓 ا/ت: ببینم دلت برا ماموریت های مکنه تنگ نشده کانگ؟ مین کانگ : بگین ببینم خبره ماجرا رو برای کانگ تعریف کردیم ........

ایوا: ا/ت درسامون چی میشه؟ ا/ت: نمیدونم ولی پیدا کردن اون خیانت کار برام واجب تره ایوا: حق میدم بهت ولی یادت نره ما کلاس فوق العاده های پلیسی رو داریم میگذرونیم و اون ها هم با ما ها همکلاس آن ا/ت: افتادم ته چاه😞 ایوا: فعلا باید صبر کنیم مین کانگ : باورم نمیشه اون عوضی زندس ا/ت: شاید باورتون نشه ولی هنوز عاشقشم ایوا : با اون همه بلا ک وسط اون امارت سرت اورد؟ ا/ت : من میرم خونه ایوا تو میای؟ ایوا : میرم قدم بزنم ا/ت: خدافز

تاماممممم 😄😑 خواهش میکنم لایک و کامنت بزارید مرسی از حمایتتون 😊