عشق بین ما پارت ۱

سلام دوستان امیدوارم از این داستان خوشتون بیاد نظر یادتون نره?کپی لطفا نکنین? شخصیت های اصلی داستان:نفس_آرمین_دیبا و حامد?

سلام اسم من نفسه?خانواده ام وقتی کوچیک بودم توی یه تصادف فوت شدن?میخوام براتون سه داستان تعریف کنم،داستان زندگی خودم?

توی خانواده ی پدرم همه پسرن و فقط من و دختر عموم لعیا،دختریم.خانواده ی مادرم هم یعد از فوت مادر و پدرم رفتن انگلیس‌.توی خانواده ی پدرم من فقط با حامد و لعیا و شارمین صمیمی هستم?من دختر شیطون و بازیگوشی هستم،دماغ کوچیک و خوش فرمی دارم،لب هم رو ژل زدم موهام تا پاهامه و صاحب پنج تا شرکت هستم که مال بابامه ?لعیا دختر درس خون و همیشه چادر سرش میکنه و از هرچیز انتقاد میکنه،ولی من عاشقشم?آرمین پسر باحال و شوخ طبیه و خیلی هم دخترکشه?شارمینم هم پسر شوختبیه ولی به قدر آرمین جذاب نیس?شارمین و لعیا باهم خواهر و برادر هستن و آرمین هم مث من تک فرزنده?

هر چهار تامون دانشگاه میریم و توی یه کلاس هستیم?

اللته اگه تعریف از خود نباشه همه ی پسرای کلاس دیوونه ی منن?خب حالا برگردیم یه داستان?

دینگگگگگ دینگگگگگ دینگگگگ ای باباااا کدوم خریه اول صبح منو بیدار میکنه???دیبا(بهترین دوستم) با عصبیانت میگه نفس معلوم هست تو کجایی؟؟!!!!

من:بایجازه ی شما خواب بودم?? دیبا:واییییی از دست تو بدو پنج دقیقه ی دیگه اولین کلاسمون با استاد طاهری شروع میشه هااا? من:همون استاد خوشتیپه؟?بوققققققق❌❌❌وا این روانی چرا قطع کرد

اوففف حالا چی بپوشم؟!!!!آها فهمیدم?یه مانتوی جذب مشکی موشیدم با یه شلوار دمپاکش?موهامو باز گذاشتم و به لب رژ لب سیاه زدم?جوننننننن چه پلنگی شدم?

سوار ماشین پرشم شدم و به سمت دانشگاه راه افتادم

یه آهنگ پلی کردم و باهاش خوندم♠️آی امون امون عشقم رفت پیشم نموند?آی امون از این زمونه که چقد نامهربونه✨عشق اون یه کاری کرده شبو روز برام نمونه?قبل از این که آهنگ تموم بشه به دانشگاه رسیدم???

در خماری میذارمتون?