#پارت #رمان
دوباره یک رعد و برق زد....این بار نترسیدم
.....بعد از اغوش مامانم اغوش ادرین بهم ارامش میداد !....وقتی در اغوش ادرین بودم انگار توی امن ترین جای دنیا بودم...سعی کردم از اغوشش لذت ببرم...نفس عمیقی کشیدم.....بارون گرفت......صدای قطرات اب که روی شیشه میفتادن رو میشد شنید.......بوس بارون میومد......حتی بوی بارون به خوبی بوی عطر ادرین نبود !....دوباره توی عطر ادرین غرق شدم......انقدر رویاپردازی کردم که متوجه نشدم ادرین کی ازم جدا شد......
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
36 لایک
پارت بدش رو بزار لطفا😭😭😭😭😭😭😭😭😭
چرا پارت بعد نمیاد مردمو زنده شدم
عالی بود گلم 👌🌹
پارت بعد رو زودتر بنویس 😗🚶♀️
تلخدا یکم بیشتر بنویس😭
عالیییییییی بود❤
عالی پارت بعدی لطفا💖💖💖💖
خیلییییییییی یی خوب بود آجی😍
فقط خیلی کم بود😢
لطفا سعی کن زودتر بنویسی بزاری من شبا از فکر داستانت خواب نمیبره😂❤
بلند تر کن ۱
عالی بود
عالی بود آجی❤