راهنما دختران امروزی2

( جاهایی که مشکل به وجود میاد ) شما یک دوست عالی پیدا کرده اید همه ویژگی‌هایی که می خواستید را او دارد در آخر اینکه و عالی است خب؟ این قدر ها هم راحت نیست دوسی مثل گل در باغچه است نیاز به مراقبت دارد بهترین دوست ها هم مشکلاتی با هم دارند و خواهند داشت شاید شما ناراحت شدین چون دوستتان به جای اینکه با شما به خانه برود با شخص دیگری رفته است شاید چون او شب ها ده بار به شما زنگ می زند اذیت بشوید یا اینکه به موفقیت‌های بزرگ او حسادت کنید یا او به شما حسادت کند این به این معنی نیست که دوستی شما مشکل دارد در حقیقت همیشه همه چیز عالی نیست ما جاهایی که در رابطه دوستی مشکل پیش می آید را یافته ایم مطمئناً آنقدر ها هم بزرگی نیست بسیاری از مشکلات اشتباهات سو ٔ تفاهم ها به وجود می‌آید اما یک مشکل کوچک می‌تواند آنقدر ساییده شود که برایتان ناراحتی به وجود بیاید مثل ریگی که در کفش که اگر درش نیاورید آنقدر پای شما را می‌سابد که منجر به زخمی شدن پایتان می شود حالا زمان کنار آمدن با مسائل دوستی است.

دوست صمیمی مثل یک لیوان چای داغ در یک شب زمستانی است به حرفهایتان گوش می دهد رازهایتان را نگه می دارد و وقتی با هم هستید همه چیز خوب است از اینکه هر وقت که به او نیاز دارید در کنار شماست احساس امنیت می کنید اما شاید زمان هایی پیش می آید که دوست صمیمیت آن شما را ناراحت کند آیا نیاز دارید همیشه کنار شما بنشیند و با هم فیلم ببینید؟ شما هرگز نمی توانید با شخص دیگری دوست باشید؟ اگر بخواهید با دختر دیگری دوستی کنید چه می شود؟ مشکلی نیست؟ اگر بهترین دوستتان احساس خشم یا حسادت داشته باشدچطور؟ شما چه می کنید ؟ آیا داشتن دوست صمیمی ایده خوب است یابد؟ بستگی دارد برای بعضی از دخترا داشتن دوست صمیمی مثل اینکه مثل این است که فشار زیادی را تحمل کند اما برای برخی دیگر اینطور نیست اگر اینطور هستید دو نکته وجود دارد که نباید آنها را فراموش کنید

*یک* با هیچکس رابطه خیلی نزدیک و صمیمی برقرار نکنید اگر نمی‌توانید در رابطه دوستی خودتان باشید به خودتان یادآوری کنید که داشتن دوست صمیمی ایده خوبی نیست بهتر است اجازه دهید این رابطه برای مدتی ادامه پیدا کند و کمی جلوتر برود اگر خواستید به او نزدیک تر شوید روی کوچک ترین مسائلی که ممکن است پیش بیاید کار کنید بگذارید بفهمد که شما در این رابطه از چه چیزی لذت میبری به دوست دارید چه چیز هایی تغییر کند *دو* حتی دوستان صمیمی هم بعضی وقتا صمیمی نیستند یک روز خیلی به هم نزدیک هستید روز دیگر از هم دور می‌شوید این طبیعی است وقتی میبینی دوستانتان از شما کمی فاصله گرفتن با آنها صحبت کنید و یادتان نرود دوستان دیگری هم دارید همه انرژی خود را روی یک رابطه دوستی و یک شخص تمرکز نکنید اگر اینگونه عمل کنید وقتی دوست صمیمی تا این هفته با شما خوب نبود شما تنها نمی مانید در آخر همه اینهایی که گفتم به معنی فشار کمتر روی شما در یک رابطه دوستی است

( کنار گذاشته شدن) وقتی شما دوست دیگری پیدا کردید که مایل هستید با او وقت بگذرانید دوست های دیگرتان سر می‌رسند و یک دفعه همه چیز به هم می ریزد. آنها خودشان با هم هم بیرون می رود به چیزهایی می خندد که شما فکر می کنید خنده‌دار نیست و سرانجام شما را با حسی که درونتان وجود آمده ترک می‌کند شما کنار گذاشته شده اید رد شدید تنها مانده اید و این بدترین حس دنیاست اما شما تنها نیستید خیلی از دخترها بعضی از وقت‌ها احساس می‌کند که کنار گذاشته شدند. اولین واکنش شما شاید این باشد که دختر سومی که وارد مثلث دوستی شما شده است را سرزنش کنید این کار را نکنید صادقانه بگویم هیچ کسی در این بازی برنده نمی‌شود این کار به جایی که برای شما فایده داشته باشد بیشتر به زیان می‌رساند شاید بخواهید در خانه دوستتان بروید و به او بگوید بسیار خوب یا من یا او انتخاب کن اما اگر شما را انتخاب نکند چه؟ به هرحال واقعاً دوست اینگونه است؟ به جای این کارها با دوستان تان حرف بزنید بگذارید او بداند که شما احساس می کنید کنار گذاشته شده شاید بتواند با حرف ها و وقتی که برای شما می گذرد آن را جبران کند بهتر از خودتان بپرسید آیا دوست شما واقعا شما را طرد کرده یا اینکه فقط دارد از یک رابطه دوستی دیگر لذت می‌برد قانونی برای اینکه هر کسی چند دوست باید داشته باشد وجود ندارد اگر این طور بود چه میشد ؟ شاید دوستتان دلیل خوبی برای انتخاب و دوست داشتن دوستش داشته باشد سعی کنید آن را بفهمید یک فرصت به او بدهید شاید شما هم بتوانید با دوست و دوستتان دوست شوید یادتان باشد همانطور که شما بزرگ می‌شوید و تغییر میکنید رابطه دوستی شما هم بزرگ می‌شود و تغییر می‌کند البته اگر دوستان واقعا شما را کنار گذاشته است آن هم به خاطر یک گروه معروف خوب این مسئله دیگری است سعی کنید خونسرد باشید از آن به بعد با دوست دیگر خود وقت بگذرانید به خودتان بگویید رابطه تان با دوستتان فقط تغییر کرده است تمام نشده است علاقه او به گروه جدید شاید با شناخت بهتر از آنها از بین برود سرانجام می فهمد که شما را از دست داده و به سوی شما باز می گردد.

اگر اینطور نشد شما به شدت برای مدتی ناراحت می‌شوید و غصه می‌خورید اما این مدت می گذارد و می توانید از پس آن بر بیایید با دانستن این که شما در رابطتان درست عمل کرده اید و او اینطور نبوده است سرتان را بالا بگیرید( نسخه ای برای زمان طرد شدن) دوست شما فریاد نمیزند فریاد نمیزند؟ شما احساس خستگی می کنید دنیا برایتان تیره و تار شده است تلاش می‌کنیم تا پدر مادرتان را قانع کنید تا از آنجا بروید این حس آشناست نه؟ شما دچار ناراحتی کنار گذاشته شدن یا طرد شدن شده اید باید تا اوضاع بدتر نشده است یا کاری کنید که آرامتان کند یا سرتان را گرم کند یا سرگرمی محض از احساس شما میکاهد ( پیشنهادات ) با یک شامپو خوشبو یک دوش آب داغ بگیرید لباس موردعلاقه تان را بپوشید از بالش و پتو و یک کتاب خوب استفاده کنید بگذارید حل شود اگر احساسات تان به شما فشار می آورد سرتان روی شانه کسی که دوست دارید بگذارید او را در آغوش بگیرید و بفشارید* خانه رویایی تان را طراحی کنید* تصور کنید در پنج یا ده یا ۲۰ سال آینده کجا خواهید بود همه آنها را بنویسید و در جایی نگه دارید* دکور اتاقتان را تغییر دهید *بیشتر از هر چیز : یادتان باشد احساساتی که الان دارید موقتی و زودگذر است حتی اگر این دوستی واقعا پایان یافته باشد شما نباید برای همیشه بدون دوست بمانید شما در میان دوستانتان هستید به یکی دیگر از دوستانتان زنگ بزنید این اولین قدم برای برگشت به زندگی است.

(پرونده دوستی *یاسمین*) یاسمین همیشه فکر میکند یک آدم رانده شده و بی کس است خانواده او خوب بود البته کمی با دیگر خانواده ها متفاوت بودن آنها غذای خودشان را خودشان می کاشتند لباس‌هایشان را خودشان درست می‌کردند و تلویزیون تماشا نمی کردند پدر و مادر یاسمین قانون های بسیاری برای چیزهایی که یاسمین باید بخورد و نخورد داشتند نه نوشابه نهشکلات و نه هله هوله به همین خاطر کلی زمان برد تا یاسمین بتواند با آنها و این مسائل کنار بیاید باید خدا را شکر می کرد که با الن دوست شده بود دختری با دید باز که به راحتی خانواده یاسمین را پذیرفت یاسمین بهترین دوستی را که می خواست داشته باشد را پیدا کرده بود سپس الن با الکس دوست شد. الکس از شهر دیگری آمده بود و همسایه یاسمین شده بود الن کمک کرد تا مسیر خانه را یاد بگیرد الکس دختر پر سر و صدا بود و لباس های بسیار زیبایی می پوشید وقتی الن یاسمن با هم بودن الن از الکس حرف میزد خیلی طول نکشید تا یاسمین احساس کند از الکس متنفر است الکس همه چیز بود و یاسمین هیچ چیز نبود او چطور میتوانست با الکس که هر روز آرایش متفاوت داشت رقابت کند در حالی که خودش اجازه نداشت از رژ لب استفاده کند

یک روز یاسمین به طور انتقادی از الن پرسید چرا نمی پیش دوست صمیمی جدیدت الن گفت چی شده چرا تو مثل اون نیستی یاسمین شروع کرد به گفتن : چون غذاهای بدی میخوره رنگ‌های بدی می پوشه و از هر چیز بدی استفاده میکنه اما ساکت شده و ادامه نداد چطور می توانست به دلیل اینکه کسی متفاوت بودن رو انتخاب کرده از آن متنفر باشد خجالت کشید خودشو جمع و جور کردن و از الن عذرخواهی کرد و به قول داد که اوضاع را مرتب کند

در ابتدای تاثیری نداشت یاسمین احساس می‌کردی کنار گذاشته شده الن و الکس او را مسخره می‌کردند یاسمین میدونست که الن به او توجه می‌کند و از این ناراحت بود . با اینکه می ترسید و نامید بود ولی تصمیم گرفت دوباره با الکس و الن صحبت کنه و احساسش رو بهشون بگه هم الکس و هم الن عذرخواهی کردند و قول دادند که دیگه اون رو مسخره نکند یاسمین و الکس بر سر شروع دوباره توافق کردند. یاسمین تصمیم گرفت تا به پدر و مادرش صحبت کند پدر مادرش هم حرفی نداشتند و می‌خواستند به او کمک کنند آنها پیشنهاد دادند که یاسمین زمانی بیشتری را با او به نوشتن تکالیف و نواختن موسیقی بگذراند آنها همچنین فکر می کردند یاسمین باید تلاش کنند تا دوستان دیگری پیدا کند یاسمین با نظر آنها خیلی موافق بود و به الن هم وابسته شده بود و این مشکل با دوست شدن با دختر های دیگر حل کرد . در پایان یاسمین فهمید که باید از الکس تشکر کند و هر دوی های آنها دوستای خوبی برای هم شدن یاسمین دوستی اش را با الن از دست نداد اما با بچه های دیگر هم دوست شد و چیزهای زیادی درباره خودش یاد گرفت.

اگه بخوام این دوتا اسلاید رو بنویسم کم میارم برای همین همینجا تموم میکنم

مرسی که تست من رو انجام دادین امیدوارم خوشتون اومده باشه لایک و کامنت یادتون نره و اگه دوست دارید پارت بعدی رو هم بخونید و من رو گم نکنید فالو کنید 😘😘😘