سلام این پارت 2 از داستان miracles majic هست. فالو=فالو اگه داستان هیجان انگیز نبود توی پارت های بعدی هیجان انگیز تر هم میشه.
لایلا گفت: وای بچه ها مشکل گوشم رو یادتونه؟ الان دوتا گوشم
وز وز می کنه...
بعد من با عصبانیت گفتم: دروغ ارباب شرارت: لایلا دختری که
با دروغ هاش نقشه ی من رو پیش می بره... دختری که از دروغ
خسته شده اکوما رو برد توی دستش و شرورش کرد.
پرواز کن اکوما ی من و مرینت رو شرور کن.
مرینت: وای دیگه نمی تونم دروغ های لایلا رو تحمل کنم.
شاید حرف هاش درست باشه ممکنه اون دوست های من رو
بگیره.
یه اکوما دیدم. داشت می اومد طرف من...
من دیگه نمی تونستم کاری کنم. اون دفعه هم که تیکی گفت
اون هایی شرور می شن که فکر می کن برای مشکل هاشون راه
حلی وجود نداره. ولی برای مشکل من هم راه حلی وجود
نداشت. لایلا همین طوری داره دروغ می گه.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
اگه تعداد لایک ها به 13 تا برسه پارت بعد رو می زارم
من نمیدانم چرا همه قدرت مار را با بانیکس اشتباه میگیرن