
خب بچه ها اینم از من وتهیونگ پارت ۳ برید لذت ببرید
همه جا تاریک شد از زبان تهیونگ داشتم سفارشات رو. میگرفتم که دیدم یکی از پشت بغلم کرده پشت سرمو دیدم ا/ت که پشتش پر از خونه پشتش هم مرده با ماسک سباه با یه چاقو. خونی تازه ماجرا رو فهمیدم تهیونگ= ا/تتتتتت چشماتو باز کن. خواهش. میکنم همش تقصیر منه چرا منو دارید نگاه میکنید به امبولانس زنگ بزنید دیگه آمبولانس اومد ا/ت رو برد تو ماشین ولی تهیونگ نرفت و با ماشین خودش رفت تهیونگ= طاقت بیار ا/ت از زبان راوی خب وی رفت بیمارستان و الان هم داره کلی گریه میکنه نویسنده مرض داری تهیونگ رو به گریه میندازی؟ نویسنده= بار اخرمه مگه من میزارم تهیونگ گریه کنه
تهیونگ=دکتر چی شد حالش خوبه؟ دکتر= اگه دیرتر میرسیدی حالشون خوب نبود ولی الان خوبه تهیونگ=میتونم ببینمش؟ دکتر= البته ا/ت= تهیونگ تو حالت خوبه؟ صدمه ندیدی؟ تهیونگ= چطور میتونی تو این حالت اینطوری باشی هان؟ ا/ت= وای تو رو جون جدت فیلم هندی نکن من از این لوس بازیا بدم میاد تهیونگ= خب باشه نمیگم ولی میشه بجاش یه چیز دیگه بگم؟( اه من هر چی سعی میکنم زیاد باشه بازم کمه اه)
ا/ت= نه تهیونگ= اخه چرا ا/ت= خخخخخخخخخخخ(زهرمار😐) شوخی کردم بابا تهیونگ=مسخره😐 ا/ت=اسم بابات اصغره تهیونگ=اسم بابام چیچی اسگره؟ ا/ت= نه باو دیوونه اصغر تهیونگ=اصگر؟ (تو. کره حرفی به حرف غ یا ق وجود نداره چیه فکر کردی واقعا دارید ایرانی حرف میزنید وی که بلد نی عزیزم) ا/ت=ولش کن بگو. چی. میخواستی بگی؟؟؟؟ تهیونگ= عامممم...... خب خیلی یهویی گفتی بگم. نمیتونم ا/ت= بگو. هر چی باشه عب نداره تهیونگ= هرچی؟ ا/ت= اره تهیونگ= خب من فکر میکنم یه حسایی بهت دارم نمیدونم هنوز مطمئن نیستم ا/ت=حس؟؟؟؟؟ به کی؟؟؟؟؟ به من؟؟؟؟؟؟؟ تهیونگ=خب آره..... خب میدونی....... هوفففففف......... دوست دارم ا/ت
ا/ت=واقعا؟ تهیونگ=خب اره ا/ت= زکی تهیونگ=😐 ا/ت= ماکه شانس ندریم یه ایدول. بیاد عاشق ما شه بعد. تو میگی دوست دارم؟ چی گفتی گفتی دوستت دارم واقعا؟؟؟؟؟ هاح تهیونگ=عه وا چرا غش کردی😐(تهیونگ جان ته لاوره ولش کن تهیونگ= عه یعنی بایسش منم؟ نویسنده=بله تو خودت ایدل مورد علاقت بهت بگه دوست دارم غش نمیکنی؟ تهیونگ=غش نمیکنم شوکه میشم نویسنده= خب ما ته لاورا غش میکنیم تهیونگ= عه نویسنده= اره دیگه حرف نزن ببینده ها میخوان داستان بخونن) تهیونگ= الو ا/ت حالت خوبه ا/ت چی اره من خوبم فقط اینحرفت یه ذره یهویی نبود؟ تهیونگ= خب نمیدونم ا/ت= یعنی تو الان واقعا من دوست داری؟ تهیونگ= خب اره دیگه😐 ا/ت = یا حضرت پشم هر چی رمان و فیک و وانشات از تو خوندم یعنی به واقعیت تبدیل شده؟ عررررر راستش بخوای منم دوست دارم یعنی من ته لاورم خب ولـ.............
داشتی حرف میزدی که یهو بغلت کرد ا/ت= عام الان مهرت اومد؟ تهیونگ= فقط دوست داشتم بغلت کنم خیلی خوشحالم این حرفو ازت میشنوم ا/ت= راستی دکترا نگفتن کی مرخص میشم اصلا از بیمارستان خوشم نمیاد تهیونگ= هوممم میترسی؟؟؟ ا/ت= ترس؟ نه مگه بچه ام فقط از محیط ضدحالش بدم میاد اره مگرنه نمیترسم تهیونگ= اره تو هم. گفتی منم باورت کردم +از زبان راوی+ خب بعد از سه روز ا/ت مرخص میشه ولی حالا گیر داده تهیونگ.میگه بیا خونه ما *از زبان ا/ت* تهیونگ میگم نمیشه بیام من با هفت تا پسر تو یه خونه بمونم اونم. هفت تا پسر غریبه تهیونگ= شش تا پسر من که باهات غریبه نیستم ا/ت= چرا هستی چون. تو نه برادرمی و نه پدرم و نه عموم و نه داییم تهیونگ= دوست پسرت که هستم ا/ت=چی؟؟؟؟؟؟؟ دوست پسر؟؟؟؟؟ مطمئنی؟؟؟؟؟؟؟؟ چه زود پسر خاله میشی تهیونگ= پسر خالت نه دوست پسر حالا زود باش بیا
خب بچه ها اینم از پارت سه من و تهیونگ برای بار اول با ا/ت دعوا نکردم لایک و کامنت و فالو فراموش نشه اگه اینکارو. نکیند من انرژیم کم میشه ودیگه حال ندارم پارت بعدی بزارم دوستون دارم بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پشمامممممممممممممم
عالییییییی بود😁اما داستان کوک رو زود تر بزار🤩من کوک لاورم🤩😌😎✌🏻
چ جوری حمایتت کنم؟😂