سلام .. سلام من برگشتم با قسمت دوم برید بخونید و نظر فراموش نشه اگه نظر ندید دوباره میرم یه ماه دیگه میام
« سلام من سارا مدنلی هستم خوشبختم »... :« خب خانم مدنلی به کلاس ما خوش اومدین »..وبعد اشاره ای به بقییه کرد وگفت :« خیلی خب بچه ها ».. همه از جایشان بلندشدند و یک صدا گفتند :«خوش اومدی »..سارا شوکه شده بود لبخندی زدوگفت و منون :« ممنون »..mr پوزخندی به اریا زد ( یعنی می خوام پوستتو بکنم ) :« ودر جواب سوال شما اقای سمپسون دانش اموز جدید برادر خانم مدنلی ، اقای مدنلی هستن که به علت بیماری در طی سفر ، نتونستن امروز به مدرسه بیان ، درست می گم خانم مدنلی ؟».. سارا به فکر فرو رفت ..صبح ان روز
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
خیلی کیف کردم
دوست داشتم
لذت بردم
ممنون
قسمت دوم ردوروز پیش گذاشتم تو این یکی دوروزه منتشر میشه گفتم بدونید بد قولی نکردم
دوستان این هفته سرم شلوغه شاید وقت نکنم بزارم قسمت بعدوولی قول میدم هفته ی بعد بزارمش شرمنده
? باشه
خوب بود مث همیشه
خواهشا سری تر بزار تا دق نکردم نمیدونی داستانای خوب تستچی چقد کمن ?
باشه چشششششم نظر لطفته عزیزم
عالی ادامه بده
اری گاتو