
بچہ ھا پارت اول رو حتما بخونید بہ این پارت ربط دارہ🤗
کہ لیدی باگ از راہ رسیدن من ھم سریع پنہان شدم لیدی باگ رفت جایی کہ کت نوار بود یعنی بالاترین جای برج ایفل اونجا کت نوار گفت سلام بر بانوی زیبای من بفرمایید بنشینید ( زیادی کتابی شد ) لیدی باگ گفت سلام پیشی کوچولو و نشست سر میز از قیافہ کت نوار خندم میگرفت ولی خودم رو کنترل کردم کت نوار نشست سر میز و گفت الان بنظرت من خرس گندہ کوچولو ھستم؟؟؟؟ لیدی باگ گفت اخہ شلغم دارم شوخی میکنم ولی قیافت خیلی خندہ دار بود بگذریم چی میخواستی بگی کہ پیام دادی من : داشتم میلہ ھای برج ایفل رو گاز میگرفتم مردم از خندہ کت نوار گفت بانوی من خیلی وقتہ میخوام یہ چیزی رو بہت بگم من من من من من من
عاشقتممممم💖 لیدی باگ مات و مبہوت موندہ بود کت نوار این گوجہ بود منم کہ ککم نمیگزید راحت بودم چون میدونستم و میدونستم جواب لیدی باگ چیہ لیدی باگ گفت متاسفم کت نوار تو آدم خیلی خوبی ھستی ولی من عاشق یک نفر دیگم متاسفم پیشی🖤 من : میدونستم این رو میگہ ولی کت نوار قشنگ معلوم بود بغض دارہ گلوش رو چنگ میزنہ با بغض گفت اون کیہ کہ تو عاشقشی لیدی باگ گفت متاسفم کت نوار نمیتونم بگم من : داشت حرصم در میومد بابا کت یہ چیزی بگو ولی با صحنہ ای کہ دیدم میتونم بگم دھنم بستہ شد
لیدی باگ گونہ کت رو بوسید بابا مگہ این چند دقیقہ ی پیش نگفت عاشق یہ نفر دیگس پس چی شد کشک بود بعد لیدی باگ گفت تو بہترین دوست منی والا من کہ آخر سر نفہمیدم بہترین دستش الیاس یا آدرین یا کت نوار خدا بہ داموں برسہ و لیدی باگ از اونجا رفت کت ھم دو زانو نشست رو زمین بعد چند عقیقہ رفتم پیشکش گفتم اشکال ندارہ سعی کن دلش رو بدست بیاری سعی کن بعد من رفتم
رفتم تو اتاقم تغیر شکل دادم و بہ انی گفتم میگم بنظرت از این بہ بعد رفتار کت نوار چجوری ھست
انی گفت نمیدونم وای ماری خیلی گشنمہ 1 کاسہ پر از 🍫 گذاشتم جلوش گفت ممنون ولی زیادہ 1 دونش رو میخورم و شروع کرد بہ خوردن اون بہترین کسی بود کہ میتونست من رو درک کنہ اون بہترینہ
با خودم داشتم فکر و خیال میکردم کہ خوابم برد
کہہہہہہہہہہہہہ
با صدای آنی بہ خودم امدم گفت ببین روم رو برگردوندم چیزی کہ دیدم باور نمیشد گفتم
خب لایک و نظر فراموش نشہ
باییییییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چی دید؟
اولین نظر