
صلام صلام بریم ببینیم سر ه.ت چی میاد

دهنمو باز کردم انتظار داشتم مثل چیز عر عر کنم شروع کردم به خوندن پارتم چشام اندازه ی نعبلکی شده بود ولی به خوندن ادامه دادم خداوندا این صدای منه؟ او مای شایت😐پس چرا قبلا همش عر عر میکردم؟ بعد اینکه یکم تمرین کردیم رفتیم واسه شام[خوب بچه ها وقتی که ا.ت رفت پارک شب بود تا صبح تو پارک بود و غروب بیدار شد الانم دیگه آخرای شبه]بعد شام هم رفتم کپمو گذاشتم صبح زود از خواب بیدار شدم کوک بالای سرم بود کوک:سلام صبح بخیر زود بلند شو لباساتو عوض کن بیا صبحونه بخور بریم فنساین ا.ت:اوکی پا شدم رفتم حموم موهامو خشک کردم و رفتم سر کمد یه پیرهن سفید و دامن لی پوشیدم ^لباس ا.ت^
رفتیم فن ساین ای جانم فکر نمی کردم یه روز خودم فن ساین بزارم اولین فن اومد باهام عکس گرفت یه عروسک خیلی کیوت برام آورده بود بعد چند تا فن دختر سرمو بالا آوردم وای بیشتره دو سوم جمعیت پسر بود فک کنم به خازره من اومدن واو چه خر ذوق شدم... خجالت بکش ا.ت!! به به وجی جون کم پیدا بودی گل بگیر در دهنتو بزار یکم خوش باشم نمی دونم چرا وقتی با فن های پسر گرم میگرفتم نگاه های سنگینی روم حس میکردم سرمو آوردم بالا و با قیافهی پوکر اعضا روبه رو شدم استغفرالا انگاه قتل کردم بیخی سرمو انداختم پایین اینم از آخرین امضا
رسیدیم خوابگاه وای که چقد گشنمه مردم بابا داشتم غرغر میکردم که شوگا با چند تا نارنگب اومد جلو و گفت:اگه گشنه ای اینا رو بخور ا.ت:مرسی بقیه اومدن و هرکدوم یه خوراکی بهم دادن داشتم نارنگز هارو میخورم چون نرسیده بودن و ترش بود صورتم و جمع میکردم یه هو کوک پرید که بغلم کنه کوک:وایی ا.ت تو چقد کیوتی که یه دفه جیمین کوک رو از پشت گرفتو کشید جیمین:ببخشید دیگه ا.ت این داداشه ما یکم مغزش شله قرار بود بعد ظهر واسه ران فیلم برداری کنیم موضوعشم آرایش بود قبل از شروع فیلم برداری کلی آعضا رو تهدید کردم که اگه آرایشم زشت شد به ف.ا.ک.ت.و.ن میدم بعد تموم شدم ارایش نوبت من بود که وایه اعضا آرایش کنم واقعا زشت شده بودم😐رژلب رو برااشتم واسه همه رژ زدم خب آرایش دیگه تموم سد رو به دربین کردم و با حالت خنده داری گفتم تفاوت را با ما احساس کنید همه از خنده جر خورده بودن
@شب@ حوصلم سر رفته بود پسرا به صف نشسته بودن اول رفتم لاک هامو آوردم بعد روبه روی پسرا وایسادم:من میخام واسه همه لاک بزنم عذر و بهانه هم نداریم برعکس تصورم همه گفتن باشه شروع به لاک زدن کردم تموم که شد یواشکی یه عکس گرفتم و تو ویوری آپ کردم🤣یواش یواش رفتم سمت اتاقم بعد حدود ده دقیقه صدای جین بالا رفت:ا.تتتتتتت دعا کن دستم بهت نرسه از قبل فکرشو کرده بودم از پله های بال کن رفتم حیات اعضا دنبالم بودن فک کنم یه هفت دوری حیاط به اون گنده گی رو دور زدم تا دست از سرم بردارن
بعد یک ساعت به سر بردن تو حیاط یواش رفتم تو خونه مظلوم شدم و گفتم ببخشید سرمو بالا آوردم دید با یه لبخند مزهک دارن نگام میکنن سریع رفتم تو اتاقم وای لباسای خوشگلم😭😭همشون پاره پوره شده بودن و با لاک نقاش و طرح دار😐
از زبان&جیهوپ& پسرا باید یه چیزی رو بگم نامجون:بگو جیهوپ:من عاشق ا.ت شدم کوک:هیونگ ا.ت واسه منه😏 تهیونگ:فکر نمی کنم انتخابش شما دوتا باشید شوگا:این بحث مزخرفو بزارید کنار ا.ت فقط و فقط مال منه جیمین:شوگا از حدت فرا تر نرو جین:کی گفته اون شما ها رو انتخاب میکنه؟ نامجون:فکر نکنم اون از شما احمقا خوشش بیاد😏 #فردا صبح از زبان ا.ت پسرا دعوا کردن هیچ کیم تو خونه نیس# صب زود بیدار شدم هیچ کس خونه نبود بعد صبحونه رفتم کمپانی دیدمداره از اتاق تمرین صدای جر و بحث میاد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود آجی🐕