7 اسلاید صحیح/غلط توسط: تیا انتشار: 4 سال پیش 137 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
این قسمت تقدیم به همه اون هایی که من رو حمایت کردن و پایین هر تست کامنت ها رو با انرژی ترکوندن 😘
لطفا اول بالا رو بخونید
دنبالشون رفتم، رسیدیم پیش کاکاشی سنسه؛ سنسه درباره مراحل مسابقه توضیح داد (مراحل به همون ترتیب فیلم هست) کیوبی بهم گفت با مرحله اول مشکلی نداری که پوزخند زدم و گفتم برا چی مشکل داشته باشم فقط منتظرم برسیم به مرحله دو به بعد. کیوبی خندید و گفت ازت خوشم میاد و بعد تو دلش گفت این بچه از مادارا هم قوی تر میشه (بچه ها چیزی که اینجا فرق داره اینه که ناروتو شاگرد اول کلاسه ساسکه متوسط و ساکورا تنبل کلاس) ساسکه😎ناروتو از جاش بلند شد؛ گفتم کجا داری میری؟ ناروتو درحالی که پشتش بود گفت برا چی بمونم حرف های سنسه تمام شد منم خستم می خوام برم استراحت کنم. با خجالت گفتم چیزه...ام...میشه امشب بریم ایچیراکو و رامن بخوریم؟ چرخید به سمتم و با لبخند گفت باشه برا یه وقت دیگه. کاکاشی🤕این ناروتو اون ناروتوی همیشگی نبود امیدوارم برنامه خاصی نداشته باشه، قیافش پر از اتش بود برای کشتن
(بچه درضمن چه چیزی اگه فکر کردین یه درصد داستان من شبیه داستان اصلی سخت در اشتباهید کلا ۳۶۰ درجه چرخیده این سری😎😂بله چی فکر کردین🤞🏻)💬شب شده بود همه اهالی دهکده حتی ناروتو خوابیده بودند و فقط یک نفر بیدار بود......بله، اوچیها ساسکه. ساسکه خوابش نمیبرد و با خودش کلنجار میرفت و مدام به این فکر میکرد چه بلایی داره سر ناروتو میاد تو همین افکار بود که خوابش برد؛ توی خواب میدید که همه جا تاریکه صدای پا میاد، چرخید ناروتو بود داشت به سمت تاریکی میرفت (مثل قسمت ۹ فصل ۱ نوراگامی وقتی یوکینه داشت به سمت تاریکی میرفت؛ دقیقا عکس بالا☝🏻فقط یادتون باشه تو خواب ساسکه تاریکی بیشتر بود و البته به جا یوکینه ناروتوی دختر ببینید😑😐) تاریکی اون رو بلعید و بعد دو تا چشم قرمز نمایان شد ساسکه از خواب پرید.
ایتاچی بالا سرش بود با نگرانی پرسید چیشده چرا تو خواب داد میزدی؟ ساسکه دستی به سرش کشید و موهاش رو کنار داد؛ نفس عمیق کشید و گفت باید ناروتو رو نجات بدم. ایتاچی با ناباوری گفت ساسکه تو تسوناده رو پیدا کردی، ناروتو الان خوابیده. ساسکه سرش رو به حالت مخالفت تکون داد و گفت نه! باید نجاتش بدم وگرنه عرق میشه! ایتاچی خندید و گفت همش خواب بود. بعد سسکه رو دراز کرد و در ادامه جمله ش گفت بهتره خوب بخوابی فردا روزی سختی در پیش داری (اینجانب آغاز امتحانات چونینی را اعلام میکنم😌)
صبح روز بعد.....ناروتو از جاش بلند شد، ساعت ۶ بود، دوش گرفت آماده شد و به محل مسابقه رفت همزمان ساسکه هم رسید.....ساکورا دیر کرده بود. ساسکه یه نگاه زیر چشمی به ناروتو انداخت و تو دلش گفت نه اشتباه میکنی این همون دختر همیشگی شاید بخاطر امتحانات جدی شده. در همین حال ناروتو برگشت سمت ساسکه و گفت چیزی شده؟ ساسکه ناگاهش رو دزید و گفت نه همینجوری فقط نگات کردم. ناروتو خندید و گفت درباره ایچیراکو امشب وقت داری بریم اونجا؟ ساسکه قرمز شد و در جواب ناروتو گفت البته که وقت دارم؛ گفت نظرت درباره ساعت ۹ چیه ناروتو گفت خوبه، پس ساعت ۹ تو ایچیراکو میبینمت ساسکه با خودش گفت اره اون فقط برا امتحان جدی شده بود ولی نه یه حسی بهم میگه این باطن ناروتو نیست. در همین لحظه ساکورا سر میرسه و میبینه که ساسکه و ناروتو بهم نگاه میکنن و میخندن دندوناش رو رو هم میکشه و تو دلش میگه دختره لوس عمرا اگه بزارم به ساسکه نزدیک شی.
بعد میره جلو و طبق روال میچسبه به ساسکه و یه نگاه مرگبار به ناروتو میندازه ولی جوری که ناروتو به ساکورا نگاه کرد باعث شد تا مغز استخونش بترسه و بعد ناروتو از موقعیت دور شد. ساسکه به زور ساکورا رو از خودش جدا کرد ولی به جاش یه عالمه دختر دیگه بهش چسبیدن و شروع کردن به ساسکه کون.....ساسکه کون.....گفتن. ساسکه😎بلاخره کاکاشی سنسه امد و من رو از دست اون ها نجات داد با طعنه بهم گفت ظاهرا همه عاشقت هستن جز عشقت. 💬 ساسکه عصبی شد و گفت نخیر😠بعد لپ هاش گل انداخت و گفت ناروتو بالاخره قبول کرد که باهام به ایچراکو بیاد. کاکاشی گفت خوبه ولی قبلش باید این مرحله رو رد کنید.
بچه ها قسمت بعدی قرار مرحله اول امتحانات چونینی باشه😎😌😉لطفا خودتون رو کنترل کنید😐زود مینویسم💕جانه
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
کار داشتم
ببخشید که دیر جواب دادم
عالیییییییییییی بوددد
من رفتم بعدی رو بخونم
مرسی😍
عالی بود پارت بعد کی می یاد👍
چون سریع بعد همین نوشتم فکر کنم همین امشب یا فردا بیا🙃
عالییییییییییییییی بود 👌
ممنون💕
عالی بود منتظرم ادامه بیاد بااااااییی
مرسی😍
راستی مگه نگفتی تا پارت 11 نوشتی پس باید پشت سره هم منتشر بشن پس چرا نشد😖😖😖
نمدونم چرا🤦♀️😐🥺
ویییی چقد این پارت خوب بود البته نه اینکه بقیه پارت ها خوب نبودن ها اونا هم عالی بودن ولی این یکی فرق داشت😁😁😁راستی پارت بعدو و نوشتی؟؟
بلی🙃نوشتم😌مرسی از نظر زیبات😍
خیلی قشنگ بود ولی خیلی نامردی هست که هنوز وارد امتحانات چونینی نشدی😭😭
در مورد چالش : اطلاعات کافی برای شناخت ندارم پس صبر می کنم بقیه تست ها و داستان هات را بخوانم تا بتوانم جواب بدم شایدم یک دور از اول داستانت را بخوانم تا بتوانم جواب بدم 😏😏
مرسی از نظر پر انرژی که کامنت کردی🤗 و به همتون قول میدم قسمت بعد مرحله اول امتحانات چونینی هست😉
معلم پایه کاکاشی😂👌🏻همه عاشقتن جز عشقت
همه اوتاکو ها به این چیزا نیاز دارن
یه دوست مثل ناروتو
یه داداش مثل ایتاچی
یه معلم مثل کاکاشی
یه پدر مثل جیرایا
ریکشن خدا به خواسته هامون: خفه شین تا یه دانزو ننداختم وسط زندگیتون😐
پوکیدم🤣