یادتون نره که هنوز توی فلش بک هستیم 🙃🙃🙃
دلم نمیخواست از اتاقم برم بیرون.......دلم نمیخواست مهمونارو ببینم.....قلبم درد میکرد....نمیتونستم قبول کنم مامانم مرده......نمیخوام قبول کنم !......هقی کردم و از اتاق بیرون رفتم.....مهمونا با دیدن من شروع کردن به تسلیت گفتن....دلم میخواست خفشون کنم !....اونا داشتن داغ دل منو تازه میکردند....نمیتونستم باور کنم !....نمیتونم باور کنم مامانم مرده !......اون مهمونا فقط یه مشت اشغال سیاه پوش هستند !....اونا فقط الکی چاپلوسی میکنن !....اونا اصلا برای مامانم ناراحت نیستن !.....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
الهی بمیرم برات مرینت جونم
راستی آجی میشی؟
من یاسمین هستم 17ساله
عالی
بعدییییییییییییییی
خیلی کم بود
عالی بود ❤
اشکم در اومد😢
قلب آجی عالیه بیا نطر سنجیم کدوم داستان و ادامه بدم چند تا داشتن معرفی کردم میخوام بنویسم
چشم عاجو
پارت بعدیو زود بزار. و لطفا طولانی بنویس
آره،اسلایدات خیلی کمه
عالی ولی میشه باش بک رو خلاصه کنی😶😂😂
عالی آجی پارت بعدی رو زود بزار
ممنون اجی
عالی بود اشک ریزون بود ممنون
منم گریه کردم
عالی بود
بیشتر بنویس پلیز
باشه عزیزم