سلامممممم این پارت 1 از miracles majic هست. فالو=فالو لایک فراموش نشه.
مرینت: یه روز داشتم می رفتم مدرسه که دیدم لایلا دوباره برگشته😣😣 می گفت: وای بچه ها من وقتی با پدر و مادرم رفته بودم سفر یه گربه دستم رو چنگ زد ولی الان خوب شده... گفتم: بازم دروغ بعد رفتم سمت بچه ها و گفتم: بچه ها لایلا داره دروغ می گه
باور کنید الکی این ماجرای گربه رو از خودش در اورده. اگه گربه دستش رو چنگ زده بود که الان جاش بود ولی ببینید هیچی نیست. بعد ادرین اومد و گفت: مرینت بیا باهات یه کاری دارم.
با ادرین رفتم. گفتم: چی شده؟ ادرین گفت: مرینت منم باور دارم
که لایلا داره دروغ میگه. اما هر چی به بقیه ی دوستامون میگیم
باور نمی کنن. پس بهتره ولش کنیم تا لایلا دروغ هاش تموم بشه و اون وقت خودشون می فهمن. گفتم: باشه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)