
خب این داستان خیلی طولانی نیس و اولین داستانمه اره داداشی میشم نپرسی اصن هیچ ربطی به شغل بی تی اس ندارع فقط شاید دوتا ازشونو بیارم و آها من تا پنج پارت دیگ نوشتم فقط. باید حمایت کنیننننن تا بذارمو به داستانم عشق بورزید
حوصله ندارم بنویسم ا/ت واسه همین فعلا از آرتمیس استفاده میکنم ، اگ از اسم ارتمیس خوشتون نمیاد تو کامنتا اسم بگین عرکدوم بهتر. بود میذارم (&اسم خارجی ، کره ای یا انگلیسی یا ژاپنی یا چینی &) آرتمیس یه دوست داره به نام سو آه اون تنها و تنها دوستشه و نمیشه گفت خیلی قابل اعتماده ، اما تنها دوستشه ، وضع مالی آرتمیس متوسط (& واسه اطلاعات بیشتر ادامه داستانو بخون&) داستان از زبان آرتمیس (من به آرتمیس میگم آرتی) آرتی :&: یاااا نویا اونو بده به من ماله منع عوضی (نویا داداش آرتی اسلاید آخر عکس همرو میذارم (دوسال بزرگتر) )
نویا : دوست داری همه توی مدرست بفهمه تو اون دوستتو مسموم کردی؟😂. آرتی : عوضی ..... چی میخوای . نویا : آفرین دختر خوبی باش . آرتی : خفه شو بگو چه کوفتی میخوای (حرف همیشگی من به داداش عصاب خورد کنممم) نویا : حالا چرا عصبی اگ اینجور من هیچی نمیخوام میخوام برم نشونشون بدم مدرکمو . آرتی : ببخشید داداش جونم به چیزی احتیاج داری؟ 🤧 . نویا : آفرین کیوت داداشی فعلا به چیپس پفک بستنی و لواشک و نوشیدنی احتیاج دارم😌
آرتی : چی میگی چخبرع فک میکنی مامان سر گنج نشسته؟.نویا : انگار نمیخوای بری باشه اسرار نمیکنم . آرتی : باشه پول بده (دستشو به سمت نویا کشید) نویا: وات د فاز فک کردی من باید پول بدم؟.ارتی : خدا لعنتت کنه عوضی (آروم ) نویا : چیزی گفتی (اما حرفای ارتیو شنیده ۰نع . (رف مغازه و همه رو گرف) از زبان ارنی
داشتم از مغازه برمیگشتم خونه که توی راه چندتا دخترو دیدم که دارن سو آه رو میزنن منم جیغ کوتاهی کشیدم (فاصله آرتی و اون دخترا به همراه سو آه پنج قدم بود) دخترا روشونو برگشتوندن طرف سو آه:(با صدایی که از ته چاه میومد)آ.....آنی .....لطف....عان کمک....عَم کن . سردسته دخترا (ییشینگ): مهمون داریم مگ نه؟.(آرتی با سرعت نور فرار کرد ) ییشینگ : برو دنبالش ٫٫سه دخترع افتادن دنبال آرتی داستان از زبان نویا :&:
یکم دیر نکرد؟اووف برم ببینم چی کار. میکنه (سوار ماشین شد) داستان از زبان ارتی : نویااااااااااااا نویا وایسا کمکک . (نویا ماشینو نگه داش و ارتیو سوار کرد ) آرتی : بروم برووو . (نویا گاز داد)نویا : چخبرع دختر مگ چی خواستم . داستان از زبان ارتی : میخواستم به نویا توضیح بدم که تلفنم زنگ خورد ناشناس بود . نویا : کیه؟ . آرتی : سو آه ناشناس : کاری باهات ندارم راجب چیزی که دیدی به هیچکی هیچی نمیگی تا بذارم راحت بری دیگ هم دخالت نکن اگر هم اون دوستت واسه شهادت بهت گف کمکم کن و رفتی شهادت دادی بدبختت میکنم ( و قطع کرد . آرتی : عهه سو آه منم دارم میرم خونه توهم رسیدی؟(داره با خودش حرف میزنه تا نویا شک نکنه)........ آها خوبه بسلامت ......مرسی گلم خوب بخوابی......بای
نویا : خب خوراکی هام کو؟.......فلش بک پنج دقیقه پیش (تو ذهن آرتی تصویرا اکو میشه ) : آرتی : ولم کنیننننن من هیچی نمیگم . دختر : فک کردی به همین راحتیع؟٫٫\یه مشت تو بازوی ارتی میزنه/٫٫ آرتی : عاجییییی . دختره : هرچی داری بده ببینم . آرتی : (کیفه پولشو در میاره میده بهش ) بیا ایناهم خوراکی .
دختره : من رژیمم اما میتونم اینارو بیخی شم (خوراکی هارو میگیره) خب کارت بانکی نداری؟. آرتی : نه . دختره : عاعیشششش دفعه بعدی بگی . آرتی : دفعه بعد؟😰.دختره : (به حالت مسخره)نه بابا فک کردی ولت میکنیم ؟😂😂.بهم صدای جیغ شنیده شد داستان از زبان سو آه : داشتیم دنبال آرتی میگشتم بخاطر من الان معلوم نیس چه بلایی سرش میاد باید پیداش کنم . دختره : اوه جایی میری پرنسس سو آه . (موهای سو آهو میکنه ) سو آه:جیییییییغ . داستان از زبان ارتی : صدای جیغ سو آه بود (دختره روشو برگردونده بود)

(ای آرتمیس) اما من د دنبال دردسر نیستم نمیرم ببینم باز چه گوهی خورده و فرارررررر........ پایان فلش بک . نویا : هووووی اشغال چرا رفتی تو فکر؟.ارتی : هااا هیچی هیچی بریم . هووی هه شین (خواهر کوچیکشون).هه شین. : هوی نه بی ادب (هه شین خیلی زبون دراز و حاضر بجوابه)آرتی : هرچی مامان کو؟.هه شین : برو از عمت بپرس من چمیدونم (رف تو اتاقش)آرتی :عایشش من چرا باید نو این زندگی کوفتی باشم😣.

اینم از نویا (میدونم تهیونگ) خب بگم ته تو این داستان خواننده نیس اما صداش خوبه از این به بعدم به نویا میگم تهیونگ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اسم کره ای جئون هیونا، میونگی، سوجی، جیسو و یوری و سویون خوبه خارجی هم ماریا و کارول راستی من تستتو ثبت کردم 😉
نام پسر کرهای و معنی
یونگ=عشق
ایسول=شبنم
کوانگ=پاک
اوچین=فرد خردمند و مهربان
سونگ=برنده
هانی=بهشت
جین=گرانبها
یوونگ=شجاعت
نام دختر کره ای و معنی
یون=شجاع
جین هو=دریاچه ی گرانبها
کوون=دایره
کنیا=دختر
مونکوت=تاج
پاکپائو=بادبادک
سونگ=پیروزی
هیه=خرد
چو=مروارید
منتظر پارت بعدی هستم اگه میشه اسم دختر داستانت عوض کن
باشه مرسی