13 اسلاید صحیح/غلط توسط: نمکدون انتشار: 3 سال پیش 119 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بذینیلهبیمژدیخیاژ
خوب الان شخصیت هایه جدید رو معرفی میکنم:
خانم اِلِکسا=مربی هنر
خانم پِلیِن=مربی علوم
اقای پرستین=مربی شیمی
اقای سانگ=مربی تکنولوژی
خانم کروین=مدیر مدرسه
اقای نولان=معاون مدرسه
پنی نولان=دوست صمیمی میلن و دختر اقای نولان
کامیلا بورگارد=دختر خانم الکسا بورگارد
تیموتی سانگ=پسر اقای سانگ
رزیتا الیس آیسی=میفهمید
اسکای و تیمی=میفهمید
و در اخر..
لایلا=خر😌
از زبان بنده:۱ روز گذشت الیا خونه خودشون مرینت و بقیه کسایی که توی داستانن همه خونشون الان مرینت میخواد اماده شه بره دانشگاه
🐞داشتم میرفتم که آلیا زنگ زد
🦊الو
🐞الو بله آل
🦊ماشینم خراب شده ( ماشینش یه سانتافه مشکی ماشین مرینت و ادرین لامبورگینی ماشین نینو هم بنز) میتونی بیای دنبالم
🐞اوکی الان میام
🐞رفتیم با الیا دانشگاه
🐾مرینت یه لحظه میای
🐞بله؟
🐾راستشو بگو به کی علاقه داری
🐞ببین ادرین من اول عاشق تو بودم اما وقتی با لوکا اشنا شده بودم توی دوراهی بین تو و لوکا گیر کردم و تصمیم گرفتم رابطم با لوکا رو تموم و دور تو خط بکشم
🐾😲😲
🐞☝
🐾🙁
(مثلا دهنشو بست😐😹)
🐞حالا چرا پرسیدی؟
🐾ه...هه...همینطوری
🐞😪ببین ادرین تو و لوکا فقط برام یه دوستین(فحش آزاد)
🐾میدونم بریم سر کلاس
🐞با ادرین رفتیم سر کلاس هنر که خانم الکسا گفت امروز نیم ساعت بیشتر سر کلاس میمونید همه بچها شروع کردن غر زدن که خانم الکسا گفت بجاش بقیه کلاس هاتون تعطیل هستید به مناسبت هالووین همه شروع کردن قهقهه زدن
🐞دانشگاه تموم و رفتیم که سوار ماشین هامون بشیم که یهو لوکا جلوم سبز شد
🐍سلام مرینت سلام ادرین
🐞سلام لوکا
🐍امشب یه مهمونی داریم شما دوتا هم میاید؟
🐾🐞البته
🐍پس میبینمتون ادرس رو براتون ایمیل میکنم
(خوب الان مرینت و ادرین رفتن خونشون شب شد و الان دارن اماده میشن)
(عکس این اسلاید لباس مرینت)
🐞رفتم به مهمونی خیلی ها اونجا بودن یهو یکی از پشت گفت پخخخخخ با سر پرت شدم پایین دیدم ادرینه
🐾خوبی؟
🐞نه
🐾مرینت رو بلند کردم و بردمش یه گوشه و باهم رقصیدیم
🐞همینطوری داشتیم میرقصیدیم که موزیک قطع شد ماهم از بغل هم اومدیم بیرون رو رفتیم ببینیم چی شده گفتن سیم ها قاطی کردن منو ادرین هم رفتیم نشستیم روی صندلی ها که لایلا و کلویی و سابرینا اومدن(لایلا¤کلویی🐝سابرینا☆)
(عکس این اسلاید تیپ اون سه تا)
🐝ادرییییییی
🐾کلویی نیا تو بغلم
🐝چرا اونوقت
🐾فقط مرینت میتونه بیاد تو بغلم
🐞اینو که گفت سرخ شدم یه چشمک زد بهم فهمیدم میخواد اذیتش کنه منم رفتم تو بغل ادرین داشت جوش میاورد
¤ادرین میای باهم برقصیم؟
🐾نه
¤چراا
🐾اولندش که سیم ها خرابن و الان هیچکس در حال رقص نیست دومندش که من تازه با مرینت رقصیدم
¤😡
(فقط واسه اینکه دل ادرین رو به دست بیارن رفتن به مهمونی و الان برگشتن به خونه هاشون )
🐞موزیک دوباره پخش شد من یه لیوان دلستر برداشتم ادرین هم یدونه برداشت بهم گفت اونجارو نگاه یکی داشت ساز مخالف میزد 😂😂😂که یهو یه دختری پامو لگد کرد و تمام دلستر ریخت روی دامنم کیفم رو براشتم قبل از اینکه کسی ببینه رفتم توی اتاق پرو که لباسم رو عوض کنم ولی لباسه توی کیفم نبود خوشبختانه یدونه لکه پاک کن داشتم لکه رو پاک کردم و ۱۰ دقیقه توی اتاق موندم تا لباسم خشک بشه و بعدش رفتم بیرون
🐾مرینت یه لحظه بیا
🐾مرینت رو بردم سمت ماشینم که یهو دیدم یکی روش خط انداخته و یکی از لاستیک هاشم پنچر شده
🐞😮
🐾کی اینکار رو کردهههههههه
🐞🤫اروم باش
🐾نمیتونم اروم باشم مرینت نمیتونم
🐞اینا زیر سر یکیه
🐾کی
🐞نمیدونم ولی فک کنم خیس شدن لباس های الیا توی تولد مامانم و گم شدن لباس های توی کیف من و وضعیت ماشین تو به هم ربط دارن
🐾😐😑😐😑😐(مثلا داره پلک میزنه😂)
🐞دستش رو گرفتم و گفتم بیا با ماشین من برگردیم زنگ میزنم ماشینت رو ببرن گاراژ
🐾😪خیل خوب
🐞خوبه بیا جلو
🐾رفتم جلو مرینت کراواتم رو کشید و گونم رو بوسید
🐞بیا بریم تو ماشین
🐾امم مرینت
🐞بله
🐾حالا که تو گفتی منو دوست داری منم اعتراف میکنم به کی علاقه دارم
🐞بگو گوش میدم
🐾راستش خوبب من یجورایی به..به لیدی باگ علاقه دارم😅😅
🐞😐😐😐😐😐😐😐
🐞همینجوری توی شُک بودم که ادرین گفت رسیدیم ترمز گرفتم ادرین میخواست پیاده شه که گوشیم زنگ خورد بابام بود
_الو
+الو بله بابا
_مرینت کجایی
+دوستم رو رسوندم و ..
_از این به بعد فقط ۱ ساعت بعد از دانشگاهت میتونی بیرون بمونی
+ اما
_اما نداریم
"بیب"
🐾بابات چی گفت
🐞گفت بعد از دانشگاه بیشتر از ۱ ساعت اجازه ندارم بیرون باشم
🐾خوب حتما دلیل داره درست میشه
🐞😕🙂😔(دیگه خودتون میدونید چجوری کرد صورتشو)
(خوب الان یادم نیست سابین و تام علامتشون چی بود سابین□ تام■ نمد درست گفتم یا اشتباه الان مرینت رفته خونه)
🐞خوب حالا بگید چرا فقط ۱ ساعت
□■😐😐😂😂😂😂😂
🐞به چی میخندید
□الکی گفتیم میخواستیم بیاریمت خونه
🐞😐😐
■ببین مرینت توضیحش یکم واسم سخته
🐞چی رو میحواید توضیح بدید
□مرینت تو ۳ تا خواهر و ۲ تا برادر داری وقتی ۱۴ سالت بود خالت اونارو با خودش به چین برد و ماهم حافظت رو پاک کردیم
🐞ولی اخه چراااا
■اونا رفتار خوبی با تو نداشتن
🐞خوب اونا چه شکلی ان؟اسمشون چیه
□اولین خواهرت رزیتا اون ۲۸ سالشه بعد برادرت اسکای ۲۵ سالشه خواهرت آلیس ۲۰ سالشه برادر تیمی و خواهرت آیسی که دوقولو ان ۱۸ سالشونه
🐞به ترتیب سن؟؟
■رزیتا اسکای تو آلیس تیمی و آیسی
🐞خوب...نمیان پاریس؟
□خالت خرابکاری ها و کارای بدی که تو کردی رو از ذهنشون پاک کرده فردا میان پاریس
🐞چه کار بدی اونوقت؟؟
□خوب....تمام وسایل ۱ میلیاردی اسکای رو شکستی آیسی رو میزدی و کاری کردی رزیتا با دوست پسرش بهم بزنه چرخ دوچرخه تیمی رو دراوردی توی موهای الیس هم ادامس زدی
🐞امممم
■الان یادشون رفته
🐞بابام چندتا کارتن بزرگ داد دستم گفتم اینا برای چیه
■وسایل ضروریت رو بردار بریز توی این میریم یه خونه بزرگ که ۷ تا اتاق داشته باسه
🐞باشه
🐞به ترتیب سن؟؟
■رزیتا اسکای تو آلیس تیمی و آیسی
🐞خوب...نمیان پاریس؟
□خالت خرابکاری ها و کارای بدی که تو کردی رو از ذهنشون پاک کرده فردا میان پاریس
🐞چه کار بدی اونوقت؟؟
□خوب....تمام وسایل ۱ میلیاردی اسکای رو شکستی آیسی رو میزدی و کاری کردی رزیتا با دوست پسرش بهم بزنه چرخ دوچرخه تیمی رو دراوردی توی موهای الیس هم ادامس زدی
🐞امممم
■الان یادشون رفته
🐞بابام چندتا کارتن بزرگ داد دستم گفتم اینا برای چیه
■وسایل ضروریت رو بردار بریز توی این میریم یه خونه بزرگ که ۷ تا اتاق داشته باسه
🐞باشه
🐞رفتم توی اتاق لباس هایی که میپوشمشون رو برداشتم و چون هنوز خالی بود هدفونم کیبوردم و چندتا خنزل پنزل که روی کمد گذاشته بودم نمیتونستم اونارو کنار بزارم چون به سختی پیدا کردم بخرم قاب های گوشیم و ۳ تا گوشی قبلیم رو گذاشتم رفتم سراغ کارتن بعدی کفش هایی که میپوشیدم رو گذاشتم پتو و روتختی و روبالشتی مورد علاقم هم گذاشتم توی کارتن بعدی چندتا فوم پلاستیکی گذاشتم زیرش و لپ تاپم کامپیوتر چند صفحه ام و ای پدم توی کارتن بعدی هم فوم پلاستیکی گذاشتم ماگ و چیزای شیشه ایم رو گذاشتم توش توی کارتن اخری هم عروسک هام رو کامیون اومد و کارتن هامون
رو گذاشتیم داخل بعد تخت و میز اینا روهم گذاشتیم داخل و رفتیم خونه جدیدمون
□دا دا دا دا داممممم
🐞یا خدا چقد بزرگهههههه
(خوب بچها خونشون از خونه ادرین اینا بزرگ تره یه سالن ناهارخوری یه پذیرایی یه سالن بزرگ یه حیاط بزرگ یه اشپزخونه بزرگ کلا همه چیزش بزرگه بجز انباری ۷ تا اتاق داره هرکدوم خیلی بزرگ اما اتاق سابین و تام بزرگ تر الان مرینت لوازمش رو چید توی اتاقش راستی اتاق طبقه بالا رو انتخاب کرد ۲ تا اتاق طبقه بالا ۳ تا همکف ۲ تا هم طبقه پایین خونشون ۳ طبقس)
🐞وسایلم رو چیدم
■خوب نظرت چیه؟؟
🐞نصبت به این اتاق........احساس میکنم وسیله هام خیلی کمن😐😂
□حق هم داری اتاقت خیلی بزرگه😐😂😂😂😂
🐞میشه شب برم بازار؟؟
■باشه برو
🐞شب شد لباسام رو عوض کردم یه شلوار لی و یه بلوز استین بلند قرمز پوشیدم روشم یه کاپشن کلاه کاپشنم رو گذاشتم رو سرم و چکمه های کوتاه مشکی پوشیدم توی کیفم گوشیم سوییچ ماشین خونه و اتاقم کیف پولم روهم برداشتم و رفتم دم در که از در خونه جفتی یکی اومد بیرون اون...
🐾مرینت؟؟؟؟
🐞آدرین؟؟؟؟؟
🐾تو تویه این خونه هه چیکار میکنی
🐞خونه خودمونه😐
🐾اما شما که ۳ نفر این ۷ تا اتاق برا چیتونه😐
🐞ببین ادرین من تازه فهمیدم که ۳ تا خواهر و ۲ تا برادر دارم
🐾بر...خوا...بخوا...بخ بچی😮
🐞😐😐😂😂میدونم باورت نمیشه خودمم هنوز سرم نشده
🐾ینی الان همسایه شدیم؟
🐞آدرین..😐
🐾خوب حالا کجا داشتی میرفتی؟
🐞اتاقم خیلی خالی بود خواستم برم خرید
🐾عه منم میخواستم برم خرید
🐞خوبببب باهم بریم؟
🐾اوکی من ماشینم هنوز توی گاراژ
🐞اول رفتیم من یه قالی صورتی بزرگ و یه کمد صورتی و یه میز صورتی گرفتم که ۳ تاشون خیلی بزرگ بابام با کامبون اومد بردشون پولشون رو حساب کردم و رفتیم کلی خنزل پنزل خریدم چشمم به یه لباس فروشی افتاد
🐞ادرین بریم تو خوااااهششش
🐾نه
🐞لطفا
🐾نه
🐞خودت خواستی...🥺🥺🥺
🐾باشه باشه
🐞رفتیم داخل لباس هاش خیلییی خوشگل بودن واسه همین نتونستم انتخاب کنم و هرچی خوشگل بود برداشتم(عکس این اسلاید)
🐾خوب تموم؟؟
🐞نمیدونم
🐾حالا نوبت خرید های منه . منم چندتا لباس خریدم با کلی شیرینی و خوردنی بعد رفتیم یه سگ خریدم اسمشو گذاشتم توبی( توله سگ هاسکی)بعد رفتم ماشینم رو از گاراژ اوردم
🐞هاها خرید های من از تو بیشتره
🐾ما پسرا علاقه ای به خرید کردن نداریم
🐞ما دخترا هم علاقه ای به پسرا نداریم
🐾😳😳😳
🐞😏😏😏
🐾خوب من میرم بای بای
🐞اوکی بای
13 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
بچها راستی اینجا سابرینا هم عاشق ادرینه و قلدره
ادامه بده
عالی بود