
اینم پارت6نظرات فراموش نشه
از ناچاری قبول کردم و گفتم فردا ساعت چند بیام؟دکتر گفت:ساعت6صبح میتونین بیاین خیلی خوبه....قبول کردم و رفتم...تو راه بودم همش در حال دعا کردن بودم اگه آدرین چیزیش میشد من خودم رو نمی بخشیدم.رفتم خونه ساعت11و21دقیقه بود....به حالت عادی برگشتم و پریدم رو تختم.گفتم تیکی اگه آدرین چیزیش بشه من اصلا خودم رو نمیبخشم.دعا کن زود خوب بشه.تیکی:نگران نباش مطمعنم حالش خوب میشه.لازم نیست نگران باشی ملینت بعد اومد رو پیرهنم.من:.....
من:ولی هر جور باشه آدرین منو دوست نداره چه در حالت آدرین چه کت نوار......اون کاگامی رو داره من بدبخت و میخواد چیکار ما برای هم ساخته نشدیم.تیکی:مرینت اینطور نیست شما برای هم ساخته شدین حالا اشکال نداره کشف هویت شد چون تو دیگه نگهبانی حالا زود بخواب که فردا باید بری ملاقات آدرین.....مری:شب بخیر تیکی?تیکی:شب بخیل ملینت?(تیکی بلا)
صبح روز بعد مرینت:تیکی بدو ساعت 5وچهل پنج دقیقست.تیکی:چی شده حالا بیدار میشم دیشب خیلی خسته شدم.مری:باید بریم ملاقات آدرین بیا اینم کوکی زود بخور تا بریم.بعد از آماده شدن:?تیکی خال ها روشن?یویوم رو پرت کردم و بی صدا رفتم.رسیدم همون بیمارستان?
رسیدم رفتم به اون به اون خانم گفتم مریضی داشتین آدرین آگراست بود کجاست؟...خانم:آدرین آگراست معروف رو میگید؟(خانم×لیدی_دکتر+)-بله کجا هستن؟×اتاق 37-ممنون.بدو بدو رفتم تو گفتم دکتر من اومدم چیکار داشتین؟+مشخصات رو جواب بدین.چه نسبتی باهاش دارین؟_امم...من دیدم رو زمین وسط یکی از کوچه ها افتاده بود آوردمش(الکی)+خب یه کاری باید بکنین اگه انگشتر و دستبند فلزی یا پلاستیکی داره در بیارین._چشم.رفتم دیدم پلگ رو موهای آدرین داره گریه میکنه(اولین بار)تا من اومدم رفت اون پشت گفنم پلگ نرو منم لیدی باگ ما الان دیگه کشف هویت کردیم.
گفتم بیا اینجا پلگ....اومد کنارم بمون یه جوری که پیدا نباشی.انگشتر آدرین رو درآوردم.میخواستم لپ آدرین رو یه بوس کوچولو کنم که دکتر اومد.دکتر گفت برم تا دوباره معاینش کنه.قبل از رفتن بیرون از اتاق گفنم اگه برم یه دقیقه بیرون از بیمارستان اشکال نداره؟دکتر:نه ولی زود برگرد چون هنوز باهات کار دارم.گفتم:چشم
رفتم مغازه لبنبات روبه روی بیمارستان تا برای پلگ کممبر بخرم(بعد از خرید کممبر):کلی کممبر خریدم و چون لیدی باگم مغازه دار گفت یه تشکر ویژه برای زحمتتون و پول ندادم.??اومدم پنیر هارو دادم به پلگ
رفتم دوباره نشستم رو صندلی و منتظر موندم که دو دقیقه بعد دکتر گفت لیدی باگ لطفا بیاین داخل....رفتم دتخل دکتر گفت من الان معاینش کردم.مثل اینکه باید فیزیوترابی انجام بدم.گفتم چشم حالا زمانش کیه؟گفت 1ساعت دیگه گفتم خیلب خب که همون موقع گوشوارم صدا داد.
گفتم دکتر من باید برم تا خودمو شارژ کنم.اون هم قبول کرد.گفتم توآلت کجاست؟گفت مستقیم بعد یکم راست یا اتاق هست روش زده توآلت.رفتن اونجا و به حالت عادی برگشتم(درو بستم و قفل کردم)به تیکی ماکارون دادم.گفتم فقط دعا کن آدرین خوب بشه.تیکی:لاشه مرینت الان اولویت نگران نبودنه.خوب میشه من اینو میدونم?
تیکی:انرژیم کامل شد.گفتم:پس?تیکی خال ها روشن?و رفتم پیش دکتر.دکتر:لیدی باگ برین خونتون و یک کارت داد?و گفت این شماره منه و آدرس بیمارستان چهال و پنج دقیقه دیگه بیاین به آدرس بیمارستان.قبول کردم و رفتم.رفتم خونه تو اتاقم به حالت عادی برگشتم.ساعت9مدرسه داشتم
تیکی بهم گفت مرینت الان برو درس بخون ساعت8برو خونه آدرین به خانواده اطلاع بده.گفتم چشم تیکی فقطواینکه پدر آدرین عصبانی و یا ناراحت نمیشه؟تیکی:ساید ولی اطلاع اونا از هر چیز مهم تره.گفتم باشه و رفتم درس خوندم.به تیکی گفتم تیکی میشه یکم ازم درس بپرسی تیکی که داشت ماکارون میخورد دهنش رو خالی کردو گفت باشه بیا تا ازت بپ....از زبان تیکی..میخواستم ازش بپرسم که دیدم مرینت خوابه رفتم رو میز مرینت نشستم و داشتم یکم یکم فکر میکردم که یهو.....از زبان نویسنده:همون موقع تیکی خوابش برد و پیش مرینت تا ساعت7خوابید.....خب پایان ببخشید کم بود امیدوارم خوشتون اومده باشه نظرات فراموش نشه کسی که بعضی از ایده هارو بهم داده داداشم هست که 7سالشه ولی اونم عاشق میراکلسه و بیشتر از میراکلس عاشق بن تن و فوتبالیست ها و فوتبال رباتی و.....هست و پارت های بعد هیجانی و عاشقانه تر میشه.دوستون دارم بای❤???
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود خییییللللللییییییییی😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
ولطفا ادرین رو زود تر خوب کن میدونم که میکنی ولی پارت بعد خوبش کن و اون دوتا رو عاشق هم کن
پارت بعدی لطفا ???
بچه ها من حنانه جهانگیری هستم نویسنده داستان از شاهین شهر 10سالمه.هر کی پیام میده اگه خواست خودشو معرفی کنه میخوام باهاتون آشنا بشم و لذت ببرم یا حدعقل فقط بفرستین از کجا دارین پیام میدین ممنون که دنبال میکنین پس فردا یعنی پنج شنبه پارت بعد میاد شاید.بچه ها بین دو فصل یعنی پارت10و11 یکم فاصله شای د زیاد بشه مثلا نزدیک یک هفته اگه کم بود و دیر شد به کوچیکی من و بزرگی شما ببخشید❤
من ده سالمه
از همدانم و لی اسمم رو نمیگم باید با حروف Sیعنی اول اسمم تشخیص بدی اسمم چیه به تستام هم یه سر بزن
منم ده سالمه😄😄😁😁
سلام اگه اشکالی ندارد منم میخواهم باهات دوست بشم
مارال غلامپور هستم ده و نیم ساله از رشت
راستی تست هات عاااالی هستن به تست های منم لطفاً سر بزن ممنون 💕💕💕💕💕💕💕💕
من هم داستان ساختم لطفا ببینید و نظر بدید اسمش هست عشق مرینت❤❤❤
من دنبال میکنم عالیه