7تا فرشته 💗

سلام خوبین امید وارم ک از این داستان خوشتون بیاد 😊🥰😅😆 *تصور کن بی تی اس داداشاتن*

این مشخصات برای شمام هست ولی من بجای تو مینویسم من) سلام اسم من کامیلاس و 14 سالمه چشمای قهوه ای سوخته دارم و موهای بلند لختی که یورش مشکی و یورش قهوه‌ای تیره هست (مشخصات ظاهری واقعی خودم 😐😃)

ز طرف مادر ایرانی و از طرف پدر کره ای . وقتی 6سالم  بود ب کره برگشتیم و اونجا موندیم حالا اینکه چرا از ایران برگشتیم : چون پدر و مادرمون ر ت تصادف از دست دادیم 🥲 و اون موقع من ۳ سالم بود با فامیل پدری مون ارتباط نداریم چون وقتی پدرمون بچه بوده ت یتیم خونه بوده 🥸

خب دیگه بریم ک شروع کنیم 😄😅

شب بود و میخواستیم بخوابیم من برای خودم اتاق شخصی ندارم و البته مشکلی هم ندارم 😀بیشتر شبها با تهیونگ می خوابم ولی چون اون شب تهیونگ کات کرده بود فکر کردم بهتره تنها بخوابه تا اعصابش سر جاش بیاد  البته اون خودش چیزی نگفته بود

رفتم و در زدم و رفتم پیش شوگا من :سلام خوبی . شوگا : سلام ممنون ت خوبی؛ چیزی شده؟  من : ن فقط... موضوعو براش تعریف کردم  شوگا : کار خوبی کردی خوشحال شدم 😊

رفتی ر تخت بخوابی که گفت بیا بیدار باشیم!!  من : مگه خوابت نمیاد 😲؟ شوگا: نه من هیچ وقت خوابم نمیاد)) من: واقعا!! پس چرا همش خوابی یا دوس داری بخوابی؟) ی لبخند عصبی زد و گفت :برای اینکه از دست فکر و خیال راحت باشم

من:ااااا چ جالب منم! شوگا: مگه توام 😳ً... نزاشتم جملشو ادامه بده و گفتم شاید حالا وللش)) شوگا: اوکی😕😬 حالا بیا فیلم ببینیم من: باشه چ فیلمی؟ شوگا:5فوت فاصله چطوره؟ من : ندیدم باید جالب باشه؛ بزار ببینیم))

فیلم پلی شد و من از اواسط فیلم گریم گرفت شوگا هم بغلم کرد و باهم تا اخر فیلم عررررر زدیم 🙂🥲🥲(راستی حتما ببینیدش خیلی فیلم خوبیه 😁) بعد فیلم دراز کشیدیم

شوگا گفت دوست دارم و منو بغل کرد 🤗 منم بغلش کردم و گفتم منم همین طور و لپشو ی بوس کوچولو کردم 😅😚 ! ت بغل هم خوابمون برد صبح ک بیدار شدم شوگا کلش ت گوشی بود رفتم ت دستشویی اتاق شوگا ک...

بقیشو بعدا میزارم البته نوشتم 😁😘 امیدوارم ک لذت برده باشید 😊😊 فالو =فالو 😘