12 اسلاید صحیح/غلط توسط: ریحانه انتشار: 4 سال پیش 228 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام دوستان عزیز قسمت دوم شروع شد امیدوارم خوشتون بیاد? نظر بزارید?
سلا جیگرا اومدم با تست جدیدم خیلی دوستون دادم حالا اماده ۱ ۲ ۳ برید بخنویدو کیف کنید
از زبان مرینت:
داشتم با ادرین حرف میزدم که احساس کردم چیزی دور کمرم چرخیدو منو به سمت خودش میکشوند به ادرین نگاه کردم با نگاهش داشت بهم میفهموند که باید بچرخیم دستو گرفتم دستشو محکم گرفتم و با هم چرخیدیم اون اون لوکا بود به قیافش نگاه کردم معلوم بود تو حالت عادی نبود(م-س-ت) بوده که بلند فریاد کشید :مرینت بیا اینجا که ادرین صداشو بلند تر از اون کرد و گفت: ........(یه حرف) ادم.......(یه حرف بدتر?) به چه حقی م-ز-ا-ح-م ما میشی هان??
لوکا گفت پس خودت خواستی بچه پروو و با سرعت باد ادرین رو انداخت پایین و سریع فرار کرد با تمام وجودم ادرین رو گرفته بود اما....
از زبان مرینت: داشتم با ادرین حرف میزدم که احساس کردم چیزی دور کمرم چرخیدو منو به سمت خودش میکشوند به ادرین نگاه کردم با نگاهش داشت بهم میفهموند که باید بچرخیم دستو گرفتم دستشو محکم گرفتم و با هم چرخیدیم اون اون لوکا بود به قیافش نگاه کردم معلوم بود تو حالت عادی نبود(م-س-ت) بوده که بلند فریاد کشید :مرینت بیا اینجا که ادرین صداشو بلند تر از اون کرد و گفت: ........(یه حرف) ادم.......(یه حرف بدتر?) به چه حقی م-ز-ا-ح-م ما میشی هان?? لوکا گفت پس خودت خواستی بچه پروو و با سرعت باد ادرین رو انداخت پایین و سریع فرار کرد با تمام وجودم ادرین رو گرفته بود اما....
ادرین گفت:مرینت د-و-س-ت دارم و دست خودش رو رها کرد بغضم ترکید داد زدم: ادرین نهههههه ادرین لبخندی زد و گفت بهش بگو دوست دارم و گفت پلگ پنجه ها بیرون نه نه این امکان نداشت ادرین گربه خودم بود و یه عالم سوال دیگه داشتم که با تمام وجود پریدم پایین و فریاد کشیدم تیکی خال ها روشن به قیاعه ادربن نگاه کردم کپ کرده بود از زبان ادرین : بعد از گفتن اون حرفا به مرینت مرینت پرید پایین و به لیدی باگ تبدیل شد نه نه این امکان نداره یه عالم سوال تو ذهنم بود که لیدی با یویوش منو گرفت و سریع روی یه پشت بودم فرود اومد
منو گزاشت رو پشت بوم رفتم جلوش و خواستم باهاش حرف بزنم که دیدم عصبانیه خیلی زیاد بهش گفتم بانوی من حالت خوبه عصبانی تر شد روشو به طرفم برگردوند و محکم کوپید به هم افتادم رو زمین و فریاد کشید به چه حقی به من میگی بانوی من هان به چه حقی پسره ی ر-ن-د و ح-ق-ه ب-ا-ز و شروع کرد به اشک ریختن تحمل اشک هاش رو نداشتم با هر اشکش ق-ل-ب-م تیر میکشید با صدایی همراه با بغض گفتم مگه من چیکار کردم گفت تو به چه حقی به مرینت میگی د-و-س-ت-ش داری در صورتی که تا اخرین لحضه هم به لیدی باگ فکر میکردی?گفتم خوب مرینت و لیدی باگ که یکی هستن داد کشید و گفت تو ع-ا-ش-ق خصوصیات و رفتار لیدی باگ شدی نه مرینت چطور تونستی با ق-ل-ب مرینت بازی کنی?
گفتم اما پرید وسط حرف منو گفت دیگه ولی باقی نمیمونه ازت م-ت-ن-ف-ر-م دیگه نمیخوام ببینمت برو به .......(خودتون میدونید دیگه چی گفت?) و رفت جوری میرفت که انگار کلی زندگی من رو داشت با خودش میبرد همونجا خشکم زد و گفت پلگ پنجه ها داخل پلگ اومد بیرون هیچی نگفت رفت پنیرش و خورد و اومد بیرون خواستم برم دنبالش اما بی فایده بود نیم ساعت اونجا ایستاده بودم و گریه میکردم به زور خودمو کشیدم تا خونه پریدم تو اتاقم پلگ پنجه ها داخل افتادم گوشه اتاقمو و شروع کردم به گریه کردن??
از زبان مرینت : با بدبختی اومدم تو اتاقم ?تیکی خال ها خاموش تیکی: مرینت لطفا احساساتت رو کنترل کن باشه نمیتونم تیکی اون ادرین با ا-ح-س-ا-س-ا-ت-م -ب-ا-ز-ی کرد اون منو نابود کرد ??اما نه من چیزی رو از دست ندادم من هنوز لوکا رو دارم اما اما هیچی مثل اون(ادرین رو میگه) برام نمیشه نمی تونم این فشار رو تحمل کنم از زبان تیکی :مرینت حق داشت باید ارومش کنم به زور خوابید ساعت رو دیدم ۲ بود این موقع که دیگه اون حاکماث.......(یه حرف بد خفن) کسی رو شرور نمیکنه بهتره برم خونه ادرین و باهاش صحبت کنم پتو مرینت رو کشیدم روش موهاشو اروم باز کردم چراغ خواب رو روشن کردم و اروم از توی تراس اومدم بیرون از زبان پلگ : از وقتی اومدیم خونه ادرین افتاده گوشه اتاق جرئت نمیکنم باهاش صحبت کنم که یکهو.....
اون اون تیکی بود هورااااا?سریع رفتم جلوش داشت گریه میکرد منم مثل ادرین تحمل ناراحتی ع-ش-ق-م رو نداشتم تیکی گفت: پلگ و پرید تو ب-غ-ل-م منم سریع محکم گرفتمش انقد خوب بود که پیشم بود یهو دیدم ادرین اینجوری نگاهمون میکنه?یه چش غره بهش رفتمو تیکی بردم رو تخت گزاشتم گفتم خب عزیزم حالا بگو بگو چی شده اون گفت : ادرین مرینت خیلی ناراحته بهش شک وارد شده نگرانم ادرین تا اینو شنید قیافش از?به?تبدیل شد و گفت پلگ پنجه ها بیرون پلگ گفن نه تیکی و ادرین به کت نوار تبدیل شد از زبان ادرین: به کت نوار تبدیل شدم به تیکی گفتم بیاد تو دستم تا گم نشه پریدم بیرون تو کل مسیر?میکردم دیگه چشمام تار میدید که خودمو انداختم تو اتاق مرینت تا سرم رو اوردم بالا ......
مرینت رو دیدم که داره تو تب میسوزه و هزیون میگه رفتم کنارش روی تخت نشستم و بهش گوش دادم داشت میگفت: نه نه ادرین ایت کارو تو نکردی تو نبودی چرا با من اینجوری کردی مگه من اسباب بازی تو بودم دیگه نتونستم دووم بیارم سریع بغلش کردم دیدم تو خواب داره گریه میکنه منم شروع کردم به گریه کردن مرینت تو خواب میگفت ادرین تنهام نزار گفتم من اینجام هرگز تنهات نمیزارم زندگی من گفت همیشه دوست دارم د-و-س-م داری؟گفتم معلومه با تموم وجودم د-و-س-ت دارم بانوی من ساعت رو نگاه کردم پنج صبح بود ما تا اون موقع گریه میکردیم به لباسم نگاه کردم کلا کمرم خ-ی-س خ-ی-س بود به لباس مرینت نگاه کردم لباس اون هم تعریفی نداشت اروم گزاشتمش روی ت-خ-ت اروم اشک هاش رو پاک کردم باموهاش بازی کردم اروم خم شدم و ل-ب هاش رو اروم ب-و-س-د-م ب-و-س-د-ن-ش ارامش بخش بود حالا ببین کنارش بودن چه ح-س-ی داره در تراس رو باز کردم و اروم رفتم بیرون درو بستم به خودم تو شیشه که نگاه کردم چشمام قرمز بود مهم نبود من به خاطر مرینت ج-و-ن-م رو فدا کنم پریدم و رفتم و رسیدم به خونه پریدم تو تخت و به ادرین تبدیل شدم با فکر به مرینت اروم اروم خوابم برد خیلی د-و-س-ش داشتم که یهو نفهمیدم چیشد که خوابم برد از زبان پلگ:دلم برای ادرین می سوخت دقیقا من هم این چیزا هایی رو که اون داره تحمل میکنه من تحمل کرده بودمبهتره یکم بخوابم تا انرژی پیدا کنم?
لطفا به ریز ریز نکات دقت کنید داستان که پیش بره داستان های تیکی و پلگ رو هم براتون تعریف میکنم
خیلی دوستون دارم? الان ساعت ۱۱ شبه که داستانم تموم شد لطفا نظر بدین بگید به نظرتون چجوری دوباره مرینت رو به ادرین برسونم یا اگه نمی خواید به هم برسن بگید که چطوره لوکا بیاد با اگه لوکا رو هم دوست ندارید میتونم یکی رو از ناکجا اباد بیارم? لطفا نظر بدیت انرژی لازمم ممنون که حمایت میکنید??
روزگارتون خوش و خرم باشه
دوستون دارم?
12 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عزیزم من لازم باشه هزارتا نظر برات میزارم فقط تو یه حالت رمانتیک مرینت و ادرین البته تو لباس لیدی و کت به هم برسون
عالیه
نایس?❤
دوستان لطفا نظر بدید من به انرژی نیاز دارم همه نظرات رو میخونم و مطمئن باشید از همشون استفاده میکنم
عالییییییییییی??
بعدی زود تند سریع
مرینت بره با لوکااااا??????????