سلام بچه با یه عالمه انرژی اومدم پیشتون بچه ها راستی ارباب شرارت ها پدر آدرین نیست کسه دیگس ودر پارت نمیدونم چند میفهمید راستی تو پارت چاهار یه سوبرایز خوب دارم واستون
تبدیل شدم رفتم پیش کفشدوزک بلخره تونستیم آکومارو بگیریم از زبان گربه:کفشدوزک تو چند سالته از زبان کفشدوزک :وایی الان وقش بود تو دلش گفت الان بلند میگه نمیشه گفت مگه کوامی نگفته بهت از زبان گربه تو چقدر خفنی اینو با دهن کجی گفت دختر کفشدوزک یه چشم گره بهم کرد و بعدشم رفت از زبان گربه :وایی این دخترا چقدر لوسن اه یعنی ناراحت شد یا اعصبانی شد از زبان یه پسر بچه :هرهر گربه سیاه داره باخودش حرف میزنه هرهر???قیافه گربه ?مثلا من ابرقهرمان ها و رفت به مدرسه از زبان آدرین :زنگ خورد مرینت داشت میرفت دستشو گرفت بهش گفتم چرا تو دستشویی اونجوری نوشته بودی گفت خوب کردم گفتم حیف دختری گفت مثلا چیکار میکردی گفتم آخه.. بعدش یوهو مرینت غش کرد گفتم مرینت مرینت مرینت شوخی خوبی نیست بلند شوبغلش کردم بردمش بیمارستان دکتر گفت صبح تاحالا هیچی نخورده واسه اون بود رفتم پولو حساب کردم از زبان مرینت :از تخت بلند شدم
رفتم پیش آدرین ازش تشکر کردم اونم گفت خواهش میکنم گفت شب قراره منو نینو بریم کنسرت توهم بیا منم گفتم باشه و رفتیم آدرین منو رسوند خونمون رفتم تو اتاقم به تیکی گفتم تو چند سالته اونم گفت5789(از خودم یه عدد زدم?) گفتم واقعا گفت آره تیکی گفت آدرین یک ساعت دیگه میاد دنبالت واسه کنسرت گفتم وایی راست میگی رفتم حموم اومدم موهامو خشک کردم لباس پوشیدم از زبان آدرین :دوساعته منتظر مرینتم شاید نمیاد که بلخره اومد تو دلش گفت وایی مرینت چقدر خوشگل شده یوهو به خودم اومدم گفتم بریم گفت باشه سوار ماشین شدیم و رفتیم
تا رسیدیم کل دخترا جیغ زدن آدرین آگرست آدرین آگرست همشم چسبیدن به آدرین از حرس نمیدونستم چیکار کنم یکیش آدرین و از لپ بوسید رفتم جلو با اعصبانیت گفتم آدرین بریم یکی از دخترا گفت واه واه عجب دوست دختری پیدا کردی همشون رفتن منو آدرین سرخ شده بودیم که آدرین گفت بریم تو گفتم باشه رفتیم نشستیم
کنسرت شروع شد همه با آهنگ میرقصیدن آدرین هم مثل مجسمه فقط نگاه میکرد منم از رو حرس رفتم با یه پسر رقصیدم از زبان آدرین :مرینت چرا رفت پیش اون پسره میخواد حرص منو در بیاره رفتم دست مرینت رو گرفت کشیدم باهاش رقصیدم?قیافه مرینت??قیافه آدرین ??از زبان مرینت :
داشتم با آدرین میرقصیدن حس خوبی داشت خیلی خوشحال بودم وقتی کنسرت تموم شد آدرین منو رسوند خونه رفت تیکی از تو کیفم در اومدو گفت فکر کنم یه نفر عاشق شده گفتم نه بابا عشق چیه از زبان آدرین :رفتم خونه خیلی خوابم میومد چشمامو بستم که بخوابم یه صدایی گفت لحم کردی از رو پاشو وایی کمرم
بلند شدم پلک بود بهش گفتم تو اونجا چیکار میکردی گفت داشتم پنیرمو بر میداشتم که آقا افتادی رومون گفتم ببخشد گفت پس پنیرم چی گفتم یه کمد پر داری گفت راست میگی مثل جت رفت تو کمد
از زبان مرینت از خواب بلند شدم مسواک زدم موهامو شونه زدم رفتم پایین صبح نمو خوردم و رفتم به دانشگاه تا آدرینم ببینم دل تو دلم نبود رفتم نشستم منتظر آدرین شدم اومد تو نشست پیشم گفت سلام مرینت گفتم سالم آدرین و حرف زدیم خانم اومد تو گفت مرینت
بچه این پارت رو زود تموم کردم چون امتحان داشتم باید درس بخونم پارت بعدی خیلی خوب میشه حتما بخونید
نظر یادتون نره لطفا نظر بدین که چطور شده
بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی ????
بچه ها این پارت3 هست
عالی