
^^P2^^ 💜💜💜💜💜💜💜 ممنون از ناظری که برسی میکنه
^^P2^^ با تقه ی ارومی که به در خورد چشمامو باز کردم و پشت بندش صدای ارومی به گوشم خورد - آیو عزیزمم میتونم بیام داخل خدایا دارم خواب میبینم یا واقعا ما رو گرفتی؟! تا دیروز مامان حالا هم خانم پارک - اروم بلند شدم و در حالی که موهای ژولی پولیم که روبه بالا حالت گرفته بودنو درست میکردم گفتم بله بفرماید - خانم پارک اروم درو باز کرد و از لای در گفت - لطفا بیا سر میز تا صبحونه بخوریم - لبخند دندون نمایی زدم و داد زدم الان میاممم که یدفعه تصویر زیبای مامان اومد جلو چشام آیو اگه آبرو ریزی کنی وقتی برگشتیم از سقف آویزونت میکنم و بعد خیلی اروم تر گفتم منظورم اینه که ممنونم الان میام چشمامو اروم توی حدقه چرخوندم کار از محکم کاری عیب نمیکرد خیلی خوب مامانمو میشناختم و میدونم وقتی میگه از سقف اویزونت میکنم واقعا این کارو میکنه😐
دست و صورتمو شستم و یه لباس ابرومندانه پوشیدم و خیلی خانومانه از پله ها پایین رفتم وارد اشپزخوئه شدم سعی کردم خیلی اروم و ملایم صحبت کنم و اروم گفتم - صبحتون بخیر خانم پارک- صبحت بخیر عزیزم اقای پارک: صبح بخیر لطفا بشین میگم برات اب پرتغال بیارن اروم تشکر کردم و کنار خانم پارک نشستم مشغول صبحانه ام شدم که خانم پارک اروم گفت - اوه آیو فراموش کردم بهت بگم من و هانسو امروز قراره بریم سر کار اما تا بعد از ظهر بر میگردیم توی این زمانم رز( خدمتکارشون) پیشته اگه چیزی خواستی میتونی بهشون بگی سرمو اروم تکون دادم لبخند زدمو گفتم: -اوه نه اصلا مشکلی ندارم من میتونم تنها بمونم خیلی ناگهانی پیشونیمو بوسید و گفت: - اوه ممنونم یعنی انگار به خر تیتاب دادن! همچین خر کیف شده بودم که نگو!
اقای پارک: راستی سویون ببینم جیمین دیشبم خونه نیومد؟ -خانم پارک: اوه نه - دوباره این پسر کجا رفته؟! - حتما دوباره با دوستاش دورهمی گرفتن نگران نباش حالش خوبه اقای پارک جوری بود که انگار بهش امپر وصل کرده بودن! هر لحظه ممکن بود منفجر بشه و بوی سوختگیش کل خونه رو برداره معلوم بود این اقا پسر بدجوری رو مخ ددی و مامیش پیاده روی میکنه! خلاصه که اونا رفتن و من با این قلعه که مثل برج راپونزل میمونست تنها موندم از پنجر حیاطو نگاه کردم! جونم! حیاطو برو! برفم اومده همه جایه دست سفید و خوشمل! جون میده واسه برف بازی! ولی با کی؟ خورزو خان؟ پالتومو پوشیدم. تصمیم داشتم یکم برم پیاده روی برف! از در وورودی خارج شدمو وارد حیاط خونه شدم ... زمینا یخ زده بود! نکنه با مخ برم تو باقالیا!
بیخیال بابا انقدر ترسو نباش! شروع کردم قدم زدن اروم زیر لب اهنگ میخوندم!(خودم هر روز این اهنگو میخونم) Isn't it lovely, all alone Heart made of glass, my mind of stone Tear me to pieces, skin to bone Hello, welcome home...... یه دفعه پام گیر کرد به یه شی بی شعور که خودشو جوی رام سبز کرد منم تعادلم از دست دادم مثل این اسگال رو زمین لیز خوردم! تقریبا تا ته حیاطو با حالت اسکی طی کردم که یه ان به یه شی خیلی سفت تر رو بزرگ تر خوردم! دو تا ییمون ( منو اون شی گندهه!) با هم هوار زدیم تا اینکه چشامو باز کردم دیدم بله یه بنده خدایی زیر منه و منم روی ایشون قرار دارم! چشاتون روز بد نبینه ولی من دوتا چشه خوشمل دیدم که از عصبانیت به خون نشسته بود! لامصب چه فیسی داشت! یه دفعه احساس کردم گوشم داره کر میشه!
کوری؟ نمیبینی یا عینکتو نیاوردی! چی؟ این پسره با منه؟ صبر کن الآن جدتو میارم واست بندری برقصه! - با منی؟ باز با همون تن صدا فریاد زد: - نه په با عمم! پاشو هیکله قشنگتو از رو من بردار له شدم! تازه فهمیدم تو چه موقعیتیم سریع از روش بلند شدم ... تا اومدم بهش یه چیزی بگم اونم از رو زمین بلند شد سرم گیج رفت! قد و هیکلو! به برد پیت گفته دست چپتو بیار بالا بای بای کن! عجب چیزیه پسر!(یس یس😄) - هوی؟ با توام تو کی هستی؟ خدمتکار جدیدی؟! بچه پرورو نگا! انگشتم اشارمو به نشونه ی تهدید جلوش گرفتمو گفتم: - ببین با من درست حرف بزن فهمیدی؟! پوزخند زدو گفت: - مثال اگه نزنم چی میشه؟ مثل خر موندم تو گل! که صدای رز رو از پشت سرمون شنیدم - ا ... سلام اقا خوش اومدین!
اخماشو توهم کرد و بدون هیچ مقدمه ای گفت - رز این خانم کیه شیطونه میگه جوری بزنمش بره پیش مرحوم ادیسون! -قربان ایشون خانم آیو هستند دختر یکی از دوستان پدرتون قراره مدتی رو پیش ما بمونن نگاهی به چهره اش انداختم پس جیمین همین برد پیته! دارم برات گلابی! نگاه مسخره ای بهم کرد با یه نیشخند ازم دور شد رفت تو خونه! اه اگه اسم من آیوعه میدونم چه بلایی سرش بیارم ~~~~~~~~~~ پایان
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییی💜💜💜
مرسی💙🧃💃
منو از خنده کشتی🤣🤣🤣🤣🤣
😂😘
چرا من دارم جر میخورم؟😐😂
نخ و سوزن داری؟😐😂
نمدونم😅😂
تو چیکار کردی ک من هر روز این داستانو میخونم😐
به شونه های پهن ورلد واید هندسام قسم نمیدونم😂💙👑
عاااااااااالی
یکم بیشتر بود بهتر بود (البته فقد این پارت)
بعدیییی
ممنونم
خیلی عالی بود، منتظر پارت بعدی هستم
من داستان های عاشقانه دوست ندارم، فقط به خاطر بخش طنزش می خونم :)
ممنونم
عالییی بود🥺💜
ممنونم
عالییییی بود 😍پارت بعد لطفا
ممنون
عالی بود پارت بعد را زودتربزار
ممنون
🌈
عالی بود
ادامه بده:)
ممنون🌈