²🔗❤️miraculous ladybug🔗❤️

از زبان آدرین:)💜رفتیم تو و با مرینت تحقیق رو انجام دادیم بعد می‌خواستیم تصمیم بگیریم که کی تحقیق رو بخونه که سابین مادر مرینت اومد 😂 بفرمایید شیرینی 🥮🧁☕که مرینت گفت مامان کار داریم بعد من گفتم نه مرینت من گشته هستم بزار بخوریم 😋(شکمو 😂)

از زبان مرینت :)❤️تمام شد تحقیق و داشتیم شیرینی ها رو می‌خوردیم که آدرین گفت یهویی مرینت تا به حال عاشق شدی ؟!منم تعجب زده گفتم 😳آرع...ولی اون نمیدونه من دوستش دارم و همه عاشق اون هستن و اونم یه نفر دیگه رو دوست داره 😔💔 که گفتم تو عاشق شدی گفت :)ارع ولی موندم بین اون عشق ⁦(◍•ᴗ•)⁩💔که من گفتم اون کیه گفت....

نمیتونم بگم ولی خوب شاید بعداً گفتم گفتم باشه 🙂💔 از زبان آدرین :)💜به مرینت گفتم من برم بابام دعوام می‌کنه اونم گفت بای 🖐🏻بعد به حرف های اون فکر کردم دیدم اون گفته ها آشنا هست که بعد متوجه شدم اون منو میگه 😳😨یعنی عاشق منه 😳 نه این امکان ندارع ولی آرع یه جورایی راسته چون وقتی منو میبینه دستپاچه میشه 🤭 پس خب من آخه عاشق کسی نیستم که 😳🤨صبر کن منظورش کاگامی هست شاید 🤨🧐آرع فکر کنم

از زبان مرینت :)❤️ تیکی میگم به نظرت آدرین کی رو دوست داره خب به من چه به هر حال اون عاشق کاگامی هست 😔💔که رفتم خونه روز بعد از زبان دوباره من (:/)آماده بشم برم مدرسه تو راه الیا رو دیدم و با اون رفتیم 🍓😉

از زبان من 💕🍫خب رفتن سر کلاس بعد وقتی حضور غیاب تموم شد آدرین گفت :)💜خانم اجازه میشه من پیش مرینت از این به بعد بشینم و الیا پیش نینو که ..از زبان مرینت :)❤️از اون حرف مرینت شوکه زده شدم 😳😳😳😳⁦(・o・)⁩بعد دوباره تستپاچه شدم بعد خانم گفت باشه پس از اینکه نشدین تحقیق رو بخونین گفتیم باشه 😄

از زبان آدرین :)💜اگه به خوام به مرینت نزدیک بشم باید نزدیکش باشم🥰😊 تحقیق رو خوندیم و ما بهترین رو آوردیم از زبان مرینت :)❤️

زنگ خورد 🔔رفتم پیش الیا ؛الیا گفت دختر آدرین یه چیزایی فهمیده انگار فکر کنم عاشقت شده 😆😁🥴که من بال در آوردم 😁🖐🏻و البته بعد پرواز کردم 😂😂

خب پیام بازرگانی 😂👈🏻👐🏻👀

ادامه از زبان ناشناس :)👿 هاها ها مرینت کارت ساخته هست عزیزم تقاص پس میدی 😈😈🌚 هاهاها 😈👿👿👿😈👿😈😈

این پارت هم تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه 🥰🍓تا پارت بعد بای بای 💕🍫 پارت بعد با ۱۰ تا کامنت و ۱۰ تا لایک گذاشته میشه ❤️💜