پارت پنجم💜😍
هاگرید گویی که فکر سلنا را خوانده بود گفت:درسته!هیچکس جز جادوگرا اینو نمیبینن!اونا وقتی به این تخته نگاه میکنن(ب تابلوی مغازه اشاره کرد) ی چیز سیاه میبینن!
هاگرید رو به سلنا و هری کرد و گفت:بیاین...بیاین وارد شیم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
سلام میگم از نظرت تو که نویسنده ی خوبی هستی من یه داستان راجب امیلی ریدل دختر ولدرمورت بنویسم؟؟
سلام❤
مرسی عزیزم.
نمیدونم نظر خودته دوس داری بنویس من حتما میخونم و نظر میدم
یه سوال دخترش مگه اسمش دلفی نبود؟
عاره عزیزم اسم دخترش دلفیه!
ایشون.منظورش این بود ک ی داستان دیگه بنویسه و اسم دختره رو بکنه امیلی
آهااا اوکی مرسی ^^
عالییییییی پارت بعدی زووووود
مرسیی😆
پارت بعدو احتمالا فردا شب میزارم 😗
نذاشتی که :(
ببخشید سرم خیلی شلوغه همین الان گذاشتمش:)
اشکالی نداره هر وقت که تونستی بذار^^
پارت بعدد❤🌸
پارت بعدو احتمالا فردا شب میزارم
خیلی قشنگ بود ادامه لطفا
بنابرین از فردا خانه خودتان هستید و سریعتر پارت ها را وارد می کنید 😄😄
مرسی💗
اره وقتی این تست منتشر شد ما رسیده بودیم خونمون😂