
داستانای ترسناک چند خطی،نظریادتون نره اگه دوست داشتید بازم میزارم♡
#داستانکوتاه تاریکی خوبه اما نه وقتی توش دوتا چشم درخشان میبینی??
#داستانکوتاه مراسم خاکسپاری مادر بزرگم تازه شروع شده بود که دیدم برادر کوچیکم که به گوشه ای خیره شده بود و داشت دست تکون میداد نگاه کردم اونجا و کسی رو ندیدم ازش پرسیدم برای کی دست تکون میدی؟جواب دادمامان بزرگ دیگهاوناهاش ببین ...داره برامون دست تکون میده ??✨
#داستانکوتاه «من در حیاط پشتی همراه برادرزاده ام بودم. من بهش اخطار دادم که از قسمت عمیق استخر دور بمونه تا من برم داخل خونه یک تلفن بزنم.وقتی برگشتم، بدنش رو شناور روی آب دیدم، عاری از زندگی..من فقط برای پنج دقیقه رفته بودم!» باور کردنی به نظر میرسه... اره، این چیزیه که به پلیس خواهم گفت... :)-جو بلک??✨
#داستانکوتاه?یک عکس از خودم که روی تختم خوابیدم تو گوشیم بود . من تنها زندگی میکنم...???
#داستانکوتاه?ساعت۱۲:۰۷شب یه زن با خنجر سینمو شکافت که یهو از خواب بیدار شدم ، چشمم به ساعت افتاد...ساعت۱۲:۰۶شب بود...همون موقع در کمد دیواریم آهسته باز شد...???
:#داستانکوتاه ((این خونه هیچکس ازش زنده بیرون نمیاد، آخرین نفری هم ک واردش شد جمجمش رو از وسط شکافتم)) این متن نامه ای بود ک تو اون خونه پیدا کردم، وحشت کردم و خواستم فرار کنم، همین ک اومدم پامو روی اولین پله بزارم برق خاموش شد...??✨
#داستانکوتاه از ارواح نترسین..فقط دنبالشون بگردین، سمت چپ، سمت راست، زیر تخت، پشت لباسهای تو کمد..ولی هیچوقت به بالا نگاه نکنین...اون از دیده شدن متنفره...??✨
#داستانکوتاه ✖️ نوبت من بود که قایم بشم، سریع دویدم و توی ماشین لباس شویی قایم شدم، جایی که ادمای زیادی جا نمیشن و کسی اونجارو نگاه نمیکنه.صدای قدم هایی که به سمت من میاومدن رو میتونستم بشنوم، پاها خم شدن و صورت یک مرد از پشت در پلاستیکی دیده میشد.دستش رو به سمت بالا حرکت داد و ماشین روشن شد...??✨
#داستانکوتاه میدونی سیصدمین تولد 13 سالگی یعنی چی؟:)???✨
#داستانکوتاه احساس کردم مادرم مرا از آشپزخونه که طبقه پایین است، صدا زد. درِ اتاقم را باز کردم که همان موقع در اتاق بغلی هم باز شد. مادرم بیرون آمد و بهم گفت: «عزیزم منو صدا کردی؟» ??✨
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خوب بود ولی ترسناک نبود
ترسناک نبود
جالب بود ولی ترسناک نبود😂
اسلاید پنج:داخل خواب هیچ کسی نمیتونه ساعت ببینه
خیلی خفنه.میشه یکم کمکم بمن کنی میخوام پست و اینا بزارم اینجا چیکار کنم؟🥺میشه کمکم کنین؟لطفا
عالی بود من به داستان ترسناک علاقه دارم💐
پشمام حجی
عللی بود و جواب سوال 9 که آسونه بچه ها! سیصدمین تولد 13 سالگی اول از همه به خون آشام ها برمیگرده که عمری طولانی دارن
داستن آخری برای منم اتفاق افتاده
وقتی بچه بودم زیاد برام پیش میومد(•~•)
واقعا معرکه بود با اینکه کوتاه بودند یه جوری نوشته بودی که وقتی به ادامش و اینکه چه بلایی سرشون اومده فکر می کنم بدنم مور مور میشه عالی بود