ممنون بابت نظرات راستی من تا پارت 20 ادامه میدم
بعد از اینکه با مامان و بابام گفتیم اونا گفتن خوب پس امشب با هم براچ و شوفله میخوریم من یه نگاهی به ادرین کردم و دوتامون با هم خندیدیم بابام گفت چرا میخندین؟ ما هم گفتیم هیچی چیزی نیست بابام گفت خوب حالا اگه اجازه بدین من برم غذا درست کنم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
خوبه ولی لوسش کردی مثلا اگه مرینت که زنده شد آدرین میمرد بهتر بود بعد مرینت با بانیکس میومد آدرینو زنده میکرد
داری داستان رو بی حال می کنی
خوب به نظر شما من چجوری بنویسم؟
شما یه نظری بدید که من چه جوری بنویسم
خودمم میدونم داره داستان بی حال میشه ولی چیزی به ذهنم نمیرسه
دوستان من یه اشتباه داشتم تو این پارت مرینت به ادرین زنگ نزد ادرین امد خونه مرینت اینا