یه پارت جدید 🦋😛🥀
به سختی چشمامو وا کردم که دیدم ادرین روی تختم نشسته...بدون این که به چیزی فکر کنم بغلش کردم...اروم دم گوشم گفت : چیزی نیست ماری..فقط یک کابوس بود . چند دقیقه بعد ، از بغلش جدا شدم. خوابم که پرید ، به ساعت روی دیوار نگاه کردم ، ساعت ۵ صبح بود !. ادرین توی اتاق من چیکار میکرد؟؟؟؟....راستش دلم نمیخاست بره....با اینکه قبلا اونهمه ازیتم کرده بود و ساعت یادگار مادرمو شکونده بود ، هنوز دوستش داشتم و کنارش حس امنیت میکردم....میترسیدم که بره...میترسیدم دوباره کابوس ببینم...گفتم : خواب دیدم که روی تخت یک نفر دست و پامو بسته بود و.... ادرین گفت : نترس ، فقط خواب بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
33 لایک
عاااااااااالی بووووود😍😘
من خیلییییی داستان درباره ی میراکلس توی تستچی خوندم ولی داستان تو قشنگ ترین داستانیه که خودم😍حتما ادامه بده و پارت بعدی رو زود بزاااار😘
ممنون لطف داری 😊😊😊😊
آره این واقعا تکه
حرف ندارههههههههه
عالی بود.... مدتی هست که منتظرش بودم....
لطفا پارت بعدی را زود بگذار..... 🙏🙏🙏🙏خواهشششششش... زود.... زود....
من خیلی این جور داستانها را دوست دارم....
ممنون بابت لذتی که به ما میدی🥰🥰🥰😚😚😚
کلی بوس برای تو....
فقط خواهشششش خواهشششش بیشتر بنویس تا میام تو حال وهوای داستان برم یهو تموم میشه😢😢😓😓
ممنون عزیزم تو چقدرررررررر مهربونیییییی 😊😊😊خیلی دوستت دارم 😉😉😉ازت ممنونم که از داستانم راضی هستی 😍🥰چشم سعیمو میکنم بیشتر بنویسم 🤩😛راستی اجی میشی ؟ اسمم ویانا است. اسم تو چیه ؟
منم
التماس پارت بعد عالی بود آجی
چشم ممنون
بببعععدی لطفا زود بزار
اوکی
عالیییییییییی بودددددددد آجی
پارت بعد رو سریعتر بزار
چقدر خوشحالم یکم آدرینتی شد 🥺🥺
منم خوشحالم 😘😘😘
آجی خیلی دیر گذاشتی ولی عالی بود پارت بعدی لطفاااا💚💚
پارت بعدی تو صفه 🥰🤩
خیلی قشنگ بود قسمت بعد رو سری بزار نمی تونم منتظر بمونم
قربونت 😍😋
عالییییییییییی بود 😍😍😍😍😍😍🤩🤩🤩🤩🤩
مرسی 😀😀😀
بلاخره اومدددددد
عالی بوددددد
پارت بعدی رو لطفا زود تر بزار
😊😊😚😚😚😚😚😚😚
مثل همیشه عالی
ممنون