10 اسلاید چند گزینه ای توسط: 😂🤝🏻 انتشار: 4 سال پیش 21 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بچه ها امید وارم خوشتون بیاد ??
یهو چند نفر پشتم زاحر شدن دیگه خیلی بیشتر میترسیدم????????چاسو جونم کجاییییییییییییییییی بگذریم برگشتم اما یهو یه نفر از اونا که دستش خیلی خوشک بود باید دستش رو کرم نرم کننده میزید جلوی چشم و دهنم رو گرفت گفت اگه جز کاری که میگیم رو بکنی میمیری ????
یا امام
صدای جیغ بنفش لوسی رو شندیم میگفت به خدا اگه یه قدم دیگه بیای جلو میکشمت با خودم گفتم ایول شد از این فیلم تخمی تخیلی که یهو یه صدای نا خوش ایند شنیدم یکی به یکی داگه تیر پرتاب کرده بود ?با خودم گفتم نوبته منو پام رو گزاشتم رو پای اونی که جلوی چشم و دهنم رو گرفته بود جاسو رفته بود کنار لوسی وقتی برگشتم یه نفر با چشم قرمز چه بگم لاقعل اگه درست دیده باش ۷تا پسر اندازه چاسو اونجا بودن با خودم گفتم اگه یه بار دیگه ببینمشون من میدونم اونا
??چه جالب (انتظار ندارم اینو بزنی ?)
سریع دویدم پیش لوسی و جاسو لوسی داشت گیه میکرد ??ببخشید منظورم گريه بود اخه لوسی چشم هاش خیلی با نمک شده بود با ان چش، های قهوهای ناز گوگولو مگولیش دلم رو برد جاسو زد به دست گفت نیستی
وای خدا ?
گفتم ها ??♀️گفت اها گفتم جانم کاری داشتی لوسی لوس وار گفت خداحافظ خیلی دوست میداشتم توی بهشت منتظرتم گفتم من میرم جهنم جاسو گفت چرا گفتم چون حساب ۲۰ نفر رو تا حالا رسیدم خدا فوقش ۵ نفر رو میبخشه ??لوسی یه لبخند ناز گوگولی زد با چشم های عروسکی گفت عاشقتم گفتم همچین نگام نکن جاسو گفت چرا گفتم چون چ چسبیده به راه حالا هی تو هم بگو چرا چرا اه لوسی گفت بچه ها جداگانه از این فکر ها قرار بود به چاسو سر بزنیم گفتم الا ساعت رفتم ساعت گوشیم رو ببینم دیدم گوشیم نیست ??♀️??♀️??♀️??♀️??♀️گفتم یا امام زمان گوشیم نیس رمز هم که باز بود بد تر ??????????????????????
??????♀️??♀️
جاسو گفت الا ساعت ۱ شب گفتم خداحافظ خیر سرمون فردا خانم ایزوکی (این اسم رو از یه انیمیشن گفتم اخه اسم دیگه ی به زهنم نمی رسید )ازمون امتحان کاراته میگیره البته خوب شما ها تمرین کنین من با گوشی لوسی سر گرم میشم چون من که کاملا کاراته بلدم لوسی گفت از خود رازی جاسو گفت اخه حرف حق رو کلارا میگه
??
گفتم بچه ها دلم شهر بازی خواست یاد بچه گیام افتادم اخه لوسی خیلی شکل بچه گیام شد لوسی گفت مخلصیم جاسو گفت امتحان چی گفتم خدااااااااااااا از هرچی امتحانه بدم میاد لوسی گفتم منم و جاسو هم سر تکون داد به انوان نهع خیر منو لوسی گفتیم وات یور فاز جاسو گفت امتحان عالی هست گفتم از کی تا حالا شدی بچه مثمت کلاس??♀️?
??♀️??♀️??♀️??♀️??♀️
رفتیم خونه ی لوسی یادم افتاد نه تخت جاسو رو مرتب کنم هم ظرفا رو بشورم ??♀️??به لوسی گفتم بیا بریم خونه ی ما لوسی گفت چرا نکنه گفتم نه نه فقط میخوام اونجا باشم راحت ترم
??♀️
لوسی گفت خوب تو برو مامیریم خونه خودمون گفتم من و تنهای ?اخه نامرد لوسی گفت باشه حالا بعدم من دخملم نه مرد گفتم حالاااا هرچی ??♀️? و رفتیم خونه ی ما و یه راس رفتیم اتاق من گفتم لوسی یه لباس هست اونا بپوش
?
اونم گفت باشه جاسو گفت من چی گفتم ۲۰۰ بار اومدی خونه ما هنوز نمیدونی باید چی بپوشی ??گفت حالا بده دیگه گفتم تو کمد سمت راست شمال قربی سمت چپ اونجاس برو به پوش ???گفت چه حفظی فقط میشه یه بار دیگه بگی گفتم نه ?? گفت لطفا ?گفتم برو منم میام که دوباره در باز گذاشته بودم یه نفر گفت خانوم کوچولو چجای گفتم من اینجام امد تو اتاقم قدش از من بلند تر بود ??♀️? با نگاه شیطونی وارش گفت ببینم چند مرده هلاجی گفتم همتونو میتلبم هر ۷ نفرشون امدن از پشت جاسو گوشیش رو برداشت چند تا عکس گرفت و لوسی هم که اصلا یه جای دیگه بود داشت لباس اوز میکرد و شروع کردیم اول با چند تا جاخالی اصبیشون کردم بعد چند تا دماغ شیکوند با لگد زدن با شکم کارشون تموم شد یکی مونده بود که بین ۷ تا پسر یه دختر هم بود اومد حمله کرد خیلی راحت دستش رو پیچوندم گفتم چرا با اونا همراهی میکنی اما جواب نداد به جاسو گفتم این کیه گفت فکر کنم
تموم ?
امید وارم خشتون امده باشه و میدونم ایندفعه عین همیشه نبود اما بعدی کلارا خشن میشهو? ایندفعه عکس دختر رو میزارم فقط پشتش رو مشکی فکر کنید نه سفید چون شب بود نه صبح خوب تا بعد بای?????????????????????????????
بای ??
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
عالی بود