💜💙💜💙💜💙 این بخشو باید بردارننن
چند وقت بود ات داشت برا تولد شوگا کار انجام می داد کیک سفارش می داد و وقت نداشت شوگا حس کرد دیگه اونو دوست نداره پس خواست بره پیش نامجون تا ببینه چی کار کنه از زبون شوگا:« داشتم می رفتم پیش نامجون که ات رو دیدم با یه پسر حرف زد یهو ات پرید بغلش قلبم خورد شد رفتم سمت خونه یه چاغو برداشتم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
فقط آخرش من جررررر خوردم 😂😂😂😂😂
تک پارتیه؟
واقعا عالی بود خسته نباسی
خیام خوبی من خیلی خشم اومد با اینکه کم بود😌🤍
خوب بود
ممنون