خب اینم از پارت 2 بریم تو کارش😌
خب کجا بودیم؟
اهاااا یادم اومد:
که یهو یکی دویید اومد گوشیمو از دستم کشیدو فرار کرد!
رِکسی داد زدو قلادرو کشید که بدوئه دنبالش
خودمم یه لحظه ترسیدم ازش
قیافش خیلی ترسناک شده بود🏃
منم شروع کردم به کشیدنه بنده قلادش
مارگا:رِکسییییی بستهههه
بس کننن
لازم نیست بری بگیریشششش.
خدایاااال.
رِکسی وایساد.
بعضی موقع خودم از اینقد فهمی که این سگ داشت شکه میشدم😂
با رِکسی دوییدم به سمته خونه
با عجله در زدم
مامان اومد درو با تعجب باز کرد
مامان:وا چیشده
تو که همین الان رفته بودی!!
مارگا:ماماننن
داشتم با رِکسی پیاده روی که میکردم یهو یه دزد اومدو گوشیمو گرفت
مامان:چیییی
ینی چیییی
میدونی اون چقدر پولش بود؟؟؟!!!!!
مارگا:ببخشیددد😭😭😭نمیدونم یهو چیشد
گوشیمو سفت گرفته بودم!.
مامان:آه خدایا
چی بهت بگم
بمون به بابات زنگ بزنم...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عالی ادامه بده 👌🏻