سلام من این دفعه کم مینویسم بزن بریم
ادرین شروع کرد به پیانو زدن و من گوش میکردم بعد ناتالی اومد و گفت (الان ظهره ) ناهار حاضره بفرمایید آدرین گفت باشه ممنون ناتالی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
بعدی را بزار عاشق داستانت شدم
خوبه فقط میشه عاشقانش کنی و اینکه یکم جالب ترس کن مرسی
بسیار داستان بدی بود وقتمو تلف کردم
ببخشید که خوشت نیامد ولی میتونستی یک همین نظری ندی
شاید تو خوشت نیاد اما نباید توهین کنی😡
نویسنده به حرف اینا گوش نده داستانت خیلیم قشنگه زودتر پارت بعدو بده😊
تو دهنتو ببند
تو دهنتو ببند عزیزم به حرفش گوش نکن خیلیا لیاقت این چیزا را ندارن